ترومای کودکی و تاثیر آن بر سلامت روان در بزرگسالی

27 تیر 1403 - خواندن 3 دقیقه - 1783 بازدید

کودک آزاری از جمله شایع ترین و پیچیده ترین مسائل روانی-اجتماعی جامعه ی امروزی است. هر روزه هزاران کودک و نوجوان سوزانده شده، کتک می خورند، گرسنگی می کشند و مورد شکنجه و آزار جنسی و جسمی قرار می گیرند و یا توسط مراقبین خود مورد غفلت و بدرفتاری عاطفی قرار می گیرند. برخی از کودکان آماج اشکال مختلف آزار جنسی یا جسمی قرار نمی گیرند، اما از آزار روانشناختی مثل طردشدن، مورد تمسخر قرار گرفتن و ترسانده شدن رنج می برند.

ترومای دوران کودکی اصطلاحی عمومی است که برای توصیف تمامی اشکال کودک آزاری، غفلت، آزار جسمی، آزار جنسی، بی توجهی، آزار هیجانی یا خشونت خانوادگی به کار برده می شود.

تجارب ناخوشایند دوران کودکی با بیماری های جسمی و روحی در بزرگسالی، ناهنجاری و سبک زندگی ناسالم مرتبط است. تروماهای شدید کودکی باعث کاهش ظرفیت مغز برای کنترل رفتار و هیجان های منفی است و همچنین، رفتارهای خودآسیبی و اقدام به خودکشی فرد در بزرگسالی را افزایش می دهد. محققان در پژوهش هایی به این نتیجه دست یافتند که تجربه های آسیب زا در اوایل کودکی، باعث ایجاد نشانه های آسیب در بزرگسالی می شود.

نشخوار فکری دربرگیرنده تمایل برای اندیشیدن مکرر به علل و عواقب ناشی از تجربه هیجانی منفی است که تحقیقات نشان می دهد بین آسیب های دوران کودکی با نشخوار فکری رابطه ی معنی داری وجود دارد و تروماهای کودکی می تواند میزان نشخوارفکری را در سال های بزرگسالی افزایش دهد.

همچنین نتایج برخی از پژوهش ها نشان می دهد که ترومای کودکی بر انعطاف پذیری شناختی تاثیر منفی قابل توجهی دارد. افرادی که انعطاف پذیری شناختی زیادی دارند، ازآنجا که با معیارهای کمتر سختگیرانه، خودشان را قضاوت می کنند، وقایع منفی زندگی را راحت تر می پذیرند و خودارزیابی ها و واکنش هایشان دقیق تر و بیشتر بر پایه عملکرد واقعی شان است؛ درنتیجه، از میزان سلامت روان بیشتری برخوردارند. انعطاف پذیری شناختی به افراد کمک می کند تا به صورت موثرتری سلامت روان خود را حفظ کنند. به هنگام مواجهه با ضعف ها و نارسایی های شخصی، انعطاف پذیری شناختی، از ما در مقابل اضطراب خودارزیابی حفاظت می کند.

افرادی که توانایی تفکر انعطاف پذیر دارند، از توجیهات جایگزین استفاده می کنند، چارچوب فکری خود را به شکل مثبتی بازسازی می کنند و موقعیت های چالش برانگیز یا رویدادهای استرس زا را می پذیرند. اما ترومای کودکی باعث تشدید مشکلات فرد می شود و میزان نشخوار فکری را افزایش می دهد. فرد دچار نشخوار فکری، بیشتر درگیر مرور خاطرات منفی خود است و دیدگاهی بدبینانه نسبت به زندگی پیدا می کند. علاوه بر این ها فردی که دچار ترومای کودکی شده است، از دیگران کناره گیری می کند و با افراد خانواده و دوستان مراوده خوبی ندارد.

نرگس ممبینی

کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی