بهره وری سازمانی و تاثیرات شخصیت بر مدیریت تغییر

قرن بیست و یک را میتوان به عنوان شاهدی در تکامل محیط سازمانی به شمار آورد و میزان آن به حدی است که به اصول مستحکم مدیریت منابع انسانی نیاز مند است. تغییر مداوم در سازمان ها به عنوان یک ضرورت پدیدار شده است و مدیران بر این عقیده استوارند که تغییر در هر سازمانی برای بهبود عملکرد کلی و رقابت پذیری آن بسیار مهم است. مدیریت تغییر، فرآیندی است برای اطمینان از اینکه تحول سازمانی هموار شود بنابراین به عنوان یک جنبه مهم از هر سازمانی که در حال تغییر است واجد شرایط است. ویژگی های شخصیتی کارکنان و تیم مدیریت در تعیین مسیر تغییر از اهمیت بالایی برخوردار است. چنین ویژگی هایی می توانند بر نتیجه در سازمان هایی که در حال تحول هستند تاثیر بگذارند.ویژگی های شخصیتی مثبت برای بهره وری کلی سازمانی مفید است در حالی که ویژگی های منفی منجر به اجرای کند تغییر می شود. شخصیت عامل تنوع نیروی کار به شمار میرود. اثرات آن بر عملکرد سازمانی به طور گسترده ای در زمینه رفتار سازمانی مورد مطالعه قرارمیگیرد. شخصیت یکی از انواع گوناگون سازمانی است که آنها را در ارتباط با دیگران موفق تر می سازد.سازمان هایی که قادر به سرمایه گذاری بر تنوع نیروی کار خود هستند نسبت به سازمان هایی که قادر به استفاده از مزایای همراه با این ویژگی سازمانی نیستند موفق تر توصیف می شوند. تنوع نیروی کار شامل شباهت ها یا تفاوت های فردی است که کارکنان نشان می دهند. بنابراین شخصیت نمونه خوبی از تنوع است وعملکرد یک سازمان از جهات مختلفی به شخصیت نیروی کار آن بستگی دارد. شخصیتی که کارمندان نشان می دهند ممکن است برای عملکرد کلی سازمان مفید باشد یا برای بهره وری سازمان مضر باشد. خروجی یک فرد به کیفیت او بستگی دارد.افراد سخت کوش از نظر عملکرد برای سازمانها نقش سودمندی دارند.شخصیت موضوع بسیاری از مطالعات بر اساس تاثیرات آن بر بهره وری سازمانی بوده است،کارکنانی که نگرش منفی نسبت به کار خود دارند، در مقایسه با کسانی که به شغل خود علاقه دارند، شانس بالایی برای عملکرد ضعیف دارند.

---