بزهکاری کودکان و نوجوانان

7 خرداد 1403 - خواندن 8 دقیقه - 351 بازدید

بزهکاری کودکان و نوجوانان

کودکان و نوجوانان در هرکشور و جامعه ای ،سرمایه آن کشور محسوب می شوند، چرا که پدید آورنده نسل های مابعد خود برای یک کشور و جامعه تلقی می گردند .
اما متاسفانه این کودکان و نوجوانان هستند که خواسته یا ناخواسته در معرض آسیب های جسمی ،روحی و جنسی قرار دارند و به نحوی امکان دفاع از خود را ندارند و حتی از تغییر شرایط خود هم ناتوان اند که در نتیجه می توانند دچار بزه دیدگی مکرر از طرف خانواده و سرپرستان و سایر اقشار جامعه خود شوند .
در اغلب موارد بزهکاری اطفال و نوجوانان ،فاقد خشونت و فاقد جنبه های مبتنی برخصومت و کینه ورزی است که اینها در اکثر موارد بسته به نتیجه طبیعی یا غیر طبیعی آنهاست .
چرا که این گروه از افراد جامعه از خردسالی به نوجوانی و از نوجوانی به جوانی ،در حال رشد و تکامل خود هستند .
حساسیت های موجود در این رده سنی ایجاب می کند که دستگاه های مسئول به عنوان متولیان نظام با توجه به اختیارات خود نسبت به این قشر از جامعه تمام اهتمام و تلاش خود را به کار ببندند تا از بروز جرائم توسط این قشر از جامعه و یا بر علیه آنان جلوگیری شود .
پلیس به عنوان یکی از متولیان نظام عدالت کیفری که نقش بازوهای اجرایی دادسراها و دادگاه ها را دارا می باشد، باید از عملکردی برخوردار باشد که باعث پیشگیری جرم در این رده سنی شود .
به نوعی باید از خود عملکردی را نشان دهد تا نقش بسیار مهمی در شکل گیری ذهنیت نوجوانان نسبت به عدالت کیفری شود ،بنابر این در اینجا رفتار پلیس است که تعیین کننده آینده جنایی این دسته از افراد است .
به طور مثال پلیس می تواند زمینه های وقوع جرم را از بین ببرد و حتی مانع بزهکاری ثانویه آنها شود ،باید برخوردی داشته باشد که از تکرار جرم توسط آنها جلوگیری کند .
خوشبختانه در کشورمان شاهد حضور پلیس ویژه کودکان و نوجوانان هستیم، که یکی از نهاد های اختصاصی نظام دادرسی اطفال است که در ابتدا در لایحه رسیدگی به جرائم اطفال و نوجوانان سال ۱۳۸۳ در نظر گرفته شد و بعد از آن قانونگذار در قانون آئین دادرسی کیفری ۱۳۹۲ در ماده ۳۱ به آن توجه کرد .
و این سازمان مکلف به تشکیل پلیس مخصوص اطفال و نوجوانان شد .
اما به طور کلی اگر رفتار و رویکرد پلیس در مواجه با اطفال و نوجوانان همانند سیاست جنائی بزرگسالان استفاده شود نتایج فوق العاده زیانباری از تمام اهداف و رویکرد حاکمیت در قبال این قشر از جامعه را باقی می گذارد و به هرحال لازم است که پلیس با تدوین سیاست های مبتنی بر مداخله حمایتی و نه کیفری، تلاش نماید تا با رعایت اصول و استاندارد های ملی و بین المللی فرایند مداخله در دادرسی کودکان و نوجوانان را ارتقا بخشد .
پلیس اطفال و نوجوانان یک نهاد حمایتی موثر است که قبل از سایر مقامات قضایی ،از وقوع جرم یا بروز حالات خطرناک اطفال و نوجوان مطلع شده و تحقیقات مقدماتی را انجام و اقدامات شایسته و منحصر به خود را انجام می دهد.
اما شروطی حائز اهمیت است که باید به وظایف پلیس ویژه در مرحله پیش از ارتکاب جرم و اتخاذ تدابیر پیشگیرانه توجه شود و همچنان که پلیس ویژه صرفا در محدوده بزهکاری اطفال و نوجوانان مطرح شده به وظایف در خصوص بزه دیدگی اطفال و نوجوان هم باید توجه داشته باشد چرا که ابتدائا این پلیس است که از بزه دیدگی یا به هرنحو از بزهکاری این اطفال مطلع و اقدامات مناسب را انجام می دهد .
اگر بخواهیم به تعریف پلیس ویژه اطفال و نوجوانان بپردازیم باید اینطور بیان کنیم که یکی از واحد های تخصصی پلیس است که پس از طی کردن آموزش های لازم به منظور پیشگیری از جرایم اطفال و نوجوانان و با تسهیل روند پاسخ دهی به جرائم ارتکابی با هدف حمایت از کودکان و نوجوانان بزهکار و بزه دیده ، پس از وقوع جرم اقدامات لازم را مطابق قانون به عمل می آورد.
به طور کلی هرآنچه که علیه جرم است و منجر به کاهش آن می شود پیشگیری محسوب می شود، به این منظور پیشگیری فرایندی است قبل از ارتکاب جرم که تا پس از ارتکاب ،آن را شامل می شود .
که در خصوص اطفال و نوجوانان به دلیل شکل نگرفتن شخصیت آنها و امکان اصلاح بیشترشان ،از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
چون کودک، جرائمی را که مرتکب می شود، به دلیل ویژگی های رفتاری است و هدف اخلال گرانه ای را در پی ندارد ،در صورتی که از آنها جلوگیری شود امکان اصلاح وجود دارد و در صورت جلوگیری نکردن، شرایط بزهکار شدن نوجوان در سن بزرگسالی را فراهم می کند .
هرچقدر که پلیس در برخورد با اطفال و نوجوانان با خوش رویی بیشتری رفتار کند، این عملکرد بر شناخت فرد از متولیان امور حاکمیتی تاثیر بسزایی دارد ،به طور کلی تشکیل پلیس ویژه کودک و نوجوان بر حاکمیت نظم در جامعه و پیشرفت روز افزون آن بسیار مفید است زیرا برخورد تخصصی با کودک و نوجوان بزهکار موجب اصلاح آنها در همان مراحل اولیه ناسازگاری می شود .

بزهکاری کودکان و نوجوانان را نمی توان تنها، محدود به پیشگیری کیفری و اقدامات قانونی و حتی انضباطی کرد ،بنابر این بایستی توجه ویژه ای به بحث غیرکیفری نیز داشته و اقدامات نوینی در قالب پیشگیری اجتماعی از بزهکاری، توام با آموزش و آگاه سازی نوجوانان ،کنترل اجتماعی مثل برقراری ارتباط ،روابط بین فردی ،تفکر خلاق ،مسئولیت پذیری ،مقابله با هیجانات داشت،که در نتیجه این اهداف شاهد ارتقای بهداشت روانی و اجتماعی فرد و جامعه و پیشگیری از انواع بزهکاری و رفتار های ناهنجار مثل اعتیاد و خودکشی، و...باشیم .
پلیس باتوجه به رسالت تقدیمی از سوی قانونگذار در قالب ضابط بودن می تواند اقدامات و تمهیدات خاصی را در جهت مواجه با این خطرات و همچنین حفظ نقش موثری را در امر پیشگیری داشته باشد .
به طور کلی همچنان که مکررا گفته شد کودکان و نوجوانان به دلیل شرایط ویژه ای که دارند همیشه در معرض تجربه های خطرناک و سوءاستفاده از سوی افراد و گروه های منحرف و سوءاستفاده گر هستند که در این مواقع حضور پلیس به شدت حائز اهمیت است چرا که یکی از وظایف اصلی پلیس ایجاد امنیت و دفاع از حقوق اولیه افراد در برابر ناامنی و نا به هنجاری ها می باشد ،هرآنچه که بخواهد این امر مهم را مختل نماید بلااستثناء پلیس در مقابل آن ایستاده و در این راستا دفاع می نماید .
پلیس به عنوان نهادی است که در هربرنامه پیشگیرانه ای که از سوی هرنهادی در کشور طراحی و اجرا می شود، باید حتی به عنوان یک هماهنگ کننده و یا ناظر عمل کننده حضور داشته باشد در غیر این صورت چه بسا که آن برنامه و اهداف به سرمنزل مقصود نرسد .
ایجاد تقویت یک رابطه تعامل نزدیک و صمیمی بین نسل جوان با پلیس در عرصه های مختلف اجتماع در کنار مشارکت و تعامل ایشان با سایر نهاد های دولتی و غیر دولتی ،ابزاری کارآمد برای دست اندرکاران تامین نظم امنیت و عدالت در جامعه خواهد بود .در کشورمان در راستای حمایت از کودکان و نوجوانان از نظر قانونی اقداماتی صورت گرفته است که بیشتر جنبه حمایتی را به خود داشته است ، که می توان به قانون حمایت از کودکان و نوجوانان نیز اشاره داشت.


ایمان مشایخی فر
دانش آموخته رشته حقوق 

کارشناس و مشاور حقوقی 

#مشاوره حقوقی