نقش تعارض در مدیریت نوین

3 خرداد 1403 - خواندن 4 دقیقه - 378 بازدید

 تنش ها و درگیریها در حوزه کاری در نتیجه اختلاف نظرها ایجاد می شود. آنها بخشی از زندگی همه افراد از دوران کودکی با والدین، نوجوانان در مدرسه هستند و معمولا از خانه به محل کار منتقل می شوند. روند تضادهای تجاری و سازمانی که منجر به شکست و زیان آنها می شود، زمینه ای است که برای حفظ و افزایش سودآوری آن ها نیازمند توجه ویژه است.راه حل این مشکلات، مهارت های مدیریتی خوب است که می تواند پیاده سازی شود.که شامل چندین استراتژی است. این فرآیندها شامل «تغییر سازمانی، مدیریت تغییر، اجرای تغییر، چندفرهنگی، مقاومت در برابر تغییر، آمادگی برای تغییر، مقابله با تغییر، ارتباطات، مشارکت، مدیریت میانی، مطالعه موردی، عوامل تغییر، مدیریت بین فرهنگی و درگیر کردن عوامل تغییر» است. فرآیند مدیریت تعارض در سازمانها مستلزم عزم و مشارکت دو طرف، کارکنان و مدیریت است.به عنوان مثال میتوان به این مورد اشاره کرد که ارتباط ضعیف در محل کار که در آن افراد شاغل هرگز درگیر نیستند یا نظر آنها را نمی پرسند یکی از منابع تضاد است. این باعث می شود که کارکنان به کارفرما تکیه نکنند بلکه به شایعات اعتماد کنند.کارمندان به یک محیط کاری خوب با تجهیزات کاری کافی نیاز دارند. با کار هر کارمند به وضوح تعریف شده است. عدم ارائه شرایط کاری مناسب توسط مدیریت ممکن است منجر به اختلاف نظر بین کارکنان شود. کارکنان همچنین باید یاد بگیرند که یکدیگر را با احترام و در عین حال قدردانی از کار و شخصیت خود درک کنند.این یک تیم قوی می سازد. اگر رهبری با بی انصافی یا داشتن ارزش های ضعیف در یک سازمان یا کسب و کار شکست بخورد، این یک منبع تضاد دیگر خواهد بود. برای افزایش هماهنگی و کار تیمی، عوامل فوق باید توسط مدیریت در جای مناسب قرار داده شوند.فرهنگ ملی بر سازمان ها تاثیر می گذارد. برای اینکه یک سازمان رشد کند باید به تغییر روش های قدیمی ادامه دهد تا رقابتی باقی بماند. یک مشکل در مدیریت رهبری ممکن است به شکل ناکامی رهبران در داشتن اطلاعات کافی در مورد تجارت باشد. بنابراین رقابت پذیری آنها کاهش می یابد.اگر کارمندان از مشکلات موجود در محل کار شکایت کنند بدون اینکه سرپرستان به این موضوع رسیدگی کنند، درگیری به ایجاد فشار ادامه می یابد. کار و رویه های فعالیت های تجاری تحت تاثیر ارزش های جامعه است.فرهنگ جوامع با تضادهایی مشخص می شود که از حلقه های مختلف شکل می گیرد که رفتارهای ما را شکل می دهد، مانند نژادپرستی و درگیری های اقتصادی باورهای مردم به سازمان برده می شود. این همان چیزی است که بین کشورهای مختلف با یک نوع سازمان تجاری تفاوت ایجاد می کند.نتایج تحقیقات نشان میدهد که فرهنگ بر سازمان ها تاثیر می گذارد و به این معناست که بین سازمان هایی که در مکان های مختلف تاسیس شده اند، تفاوت زیادی وجود خواهد داشت.ناکامی سرپرستان در مشارکت سایر کارکنان در تصمیم گیری ممکن است باعث تعارض شود. این ممکن است به دلیل فرهنگ مردم محلی باشد. سرپرستانی که شیوه اجرای عملیات را دوست دارند و تمایلی به تغییر ندارند، می توانند مانعی برای حل هر مشکلی باشند.تغییر فرهنگ و مشارکت کارکنان، ضمن اصرار بر ارتباطات باز و انعطاف پذیری، راه خوبی برای حل تعارضات سازمانی است. سازمان باید با اجرای استراتژی های تغییر رویکرد تعارض خود تصمیم به تغییر بگیرد.