علیرضا سلمانی مارالانی
3 یادداشت منتشر شدهبررسی ماهیت پارتنرشیپ در حقوق ایالات متحده آمریکا
در ایالات متحده آمریکا شیوه های رایج و مختلفی برای تجارت وجود دارد که یکی از آنها مشارکت یا شراکت است و به اصطلاح آشنا تر پارتنرشیپ نامیده می شود. برای این مفهوم، قانونی تحت عنوان [1]قانون متحدالشکل شراکت توسط [2]کمیسیون حقوق متحدالشکل آمریکا تدوین شده است. در ابتدا این قانون در تمام ایالت ها بجز ایالت لوئیزیانا پذیرفته شد. در سال 1992 این قانون مورد تجدید نظر و بازبینی قرار گرفت و با الحاقات بعدی در سال های 1993 و 1994 ، این قانون از سال 1994 با عنوان [3]قانون متحدالشکل شراکت تجدید نظر شده نیز شناخته می شود.
در سال 1997 نیز بار دیگر دچار بازنگری شد و حاصل آن نیز روپا نام گرفت. در نتیجه سردرگمی ای که به سبب نام گذاری هم قانون 1994 و هم 1997 بعنوان روپا بوجود آمده است ، به صورت عام مردم قانون 1994 به بعد را روبا می نامند یا به عبارتی دیگر هر قانونی بجز یوپا 1914 را روپا می نامند.
به سبب این تغییراتی که توضیح دادیم ، هر ایالتی یکی از این مقرره ها را پذیرفته است اما اکثر آنها یوپا را پذیرفته اند.
یوپا پارتنرشیپ را که ما در این نوشتار بجای آن از کلمه شراکت استفاده می کنیم اینگونه تعریف می کند: اجتماع دو یا چند نفر بعنوان مالکیت مشترک برای کسب سود. در نتیجه به هر یک از مالکین همانطور که از نام این مفهوم پیداست پارتنر یا شریک می گویند.
بنظر دکترین حقوق ایالات متحده این مشارکت داوطلبانه و اختیاری است و سه رکن دارد:
1.شریک بودن در سود ها و زیان ها
2.مالکیت مشترک بر دارایی هایی که هر شریک برای تجارت آورده
3.مدیریت مشترک بر تجارت
از آنجایی که پارتنرشیپ معنی نزدیکی با مفاهیمی چون شرکت های تجاری به خصوص [4]مسئولیت محدود و [5]جوینت ونچر یا سرمایه گذاری مشترک و [6]فرانچایز یا قرارداد حق امتیاز دارد ، قانون یوپا ویژگی هایی را برای آن در نظر گرفته که با سایر موارد مشابه تمایز پیدا کند؛ از جمله آن که ماهیت مشارکت به قصد تجارت باشد یعنی در آن هدف کسب سود باشد، در نتیجه شامل شراکت های مربوط به امور خیریه یا تفریحی نمی شود. صرف مالکیت مشترک بر مالی که نیاز به مدیریت کردن نداشته باشد مشمول پارتنرشیپ نمی شود. همچنین اگر سرمایه ای به اشتراک گذاشته نشود و [7]سود و زیانی بین طرفین تقسیم نشود نیز مشمول پارترشیپ نمی شود.
به طور مثال اگر دو یا چند نفر با نیت خیرخواهانه [8]دفتر حقوقی برای افراد نیازمند تاسیس کنند که به آنها مشاوره حقوقی بدهند طبق حقوق ایالات متحده ، مجموعه دفتر حقوقی آنها پارتنرشیپ یا شراکت تجاری محسوب نمی شود زیرا قصد سودآوری منتفی است.
نام این شراکت می تواند نام همان شرکای آن باشد یا می تواند یک نام ساختگی غیر از نام خودشان باشد. اگر ساختگی باشد باید در دفاتر عمومی که در هر ایالت تعریف شده است ثبت شوند تا عموم مردم از آن اطلاع پیدا کنند. نکته اینکه در نام گذاری مشارکت نباید از کلمه [9]شرکت تجاری استفاده شود زیرا این معنی از شراکت نوعی رایج از [10]سازمان تجاری به معنای اصطلاحی [11]بیزینس است که ما در این نوشتار بجای آن از کلمه تجارت استفاده می کنیم.
طبق مقررات یوپا ، شراکت مفهومی جداگانه نسبت به شرکای آن ندارد و به شکل یک مجموعه به آن نگریسته می شود. بدین معنا شراکت نهاد حقوقی متمایزی تحت عنوان شخص حقوقی نسبت به شرکا نیست و صرفا نماینده شرکای خود است و اگر شریکی بخواهد از این شراکت خارج شود ، شراکت پایان میابد.
اما بر اساس تعاریف موجود در روپا ، به شراکت بعنوان یک نهاد حقوقی متمایز نسبت به شرکا نگریسته می شود ، در نتیجه اگر طرح دعوایی شود ، علیه خود پارتنرشیپ بعنوان شخص حقوقی خواهد بود. اگر بنا بر پرداخت مالیات باشد مجدد نام مشارکت مشمول آن خواهد بود. احکام مربوط به ورشکستگی نیز راجع به خود پارتنرشیپ جاری خواهد شد. انواع خرید و فروش از جمله املاک و مستغلات نیز برای شخص حقوقی شراکت ممکن خواهد بود.
سرمایه هایی که شرکا به اشتراک می گذارند می تواند حقوق مالکیت فکری آنها، حسن نیت و اعتبار، پول نقد، مالکیت های شخصی و حقیقی خود بر اموال و... باشد اما لازم نیست که شرکا از نظر تجربه با یکدیگر برابر باشند. لازم است شرکا در ابتدای کار راجع به میزان و نحوه تقسیم سود با یکدیگر توافق کنند، اگر توافق نکرده باشند اصل بر آن است که سود به میزان مساوی میان آنها تقسیم می شود.
انواع شریک
در یک تقسیم بندی شراکت به دو دسته [12]تجاری و [13]غیر تجاری تقسیم می شود. در هر دو مورد هدف از شراکت کسب سود است با این تفاوت که شراکت غیر تجاری برای اهداف حرفه ای تشکیل می شود مانند دفتر حقوقی اما در شراکت تجاری هدف خرید و فروش و عمده فروشی و خرده فروشی است.
در تقسیم بندی دیگر شرکا به [14]شریک کلی و [15]شریک محدود تقسیم بندی می شوند. شریک یا شرکای کلی، که به آن شریک فعال نیز می گویند، یک یا چند نفر هستند که در شراکت کاملا فعال هستند و آن تجارت را هدایت می کنند و اختیار این را دارند که راجع به تمام شیوه های تجارت و مدیریت آن تصمیم گیری کنند. در صورت ایجاد خسارت ناشی از تجارت نیز این شرکا مسئولیت دارند تا جایی که حتی از سرمایه شخصی خارج از تجارت مذکور خسارت را پرداخت کنند یا دیون شراکت را بپردازند.
شریک محدود فردی است که سرمایه ای اعم از پول نقد یا مالکیت مال غیر منقول خود را برای شراکت به اشتراک می گذارد و در سود حاصل از شراکت نیز سهیم است اما در مدیریت کردن تجارت اختیاری ندارد. برای آن تجارت و در برابر دیون نیز تنها به میزان سرمایه گذاری خود مسئول است و مبلغی از سرمایه شخصی خود را صرف جبران خسارت برای شراکت یا دیون نمی کند. اما اگر شریک محدود بخواهد در عملیات تجارت و مدیریت آن نیز شرکت کند مسئولیت وی به اندازه مسئولیت شریک کلی خواهد بود. از مزیت های شریک محدود بودن این است که مردم تشویق شوند به شراکت کردن در کسب و کار و تجارت بدون اینکه متحمل ریسک و مسئولیت مدیریت کردن آن باشند.
علاوه بر تقسیم بندی فوق ، انواع دیگری از شرکا نیز می توانند وجود داشته باشند که به معرفی آنان نیز می پردازیم.
[16]شریک خاموش: شریکی است که عامه مردم وی را بعنوان شریک می شناسند و از عایدی آن تجارت نیز سود می برد اما اختیاری در مدیریت و تصمیم گیری آن تجارت ندارد.
[17]شریک مخفی: شریکی است که در نزد عامه مردم ناشناس است اما مانند شریک کلی در سود شراکت سهیم است و در سرمایه گذاری فعال است و در مواقع جبران خسارت یا پرداخت دیون مسئول است حتی تا آنجایی که اگر لازم باشد از سرمایه شخصی خود باید پرداخت کند. بنا بر نظر رایج تر وی اختیار مدیریت کردن تجارت را نیز دارد.
[18]شریک خفته: شریکی است که هم در نظر عامه مردم ناشناس است و هم در امور مدیریتی تجارت اختیاری ندارد اما همچون سایر انواع شرکا سرمایه ای را به اشتراک می گذارد و در سود حاصل از تجارت و زیان نیز سهیم است. همچنین مسئولیت وی همچون شرکای کلی و مخفی نامحدود است به طوری که در هنگام ورشستگی آن شراکت، از دارایی شخصی وی نیز می توان دیون را تادیه کرد.
نوع دیگر شریک نیز [19]شریک اسمی نام دارد که به دو دسته تقسیم می شود:
شریک اسمی استوپل:[20]استوپل در آیین دادرسی ایالات متحده دارای معنایی منحصر به فرد است که معادل فارسی ندارد اما در حقوق تجارت ایالات متحده بدین معناست که یک فرد معتبر بدون اینکه در حقیقت شریک یک تجارت باشد خود را شریک آن معرفی می کند. به عبارتی وی در مدیریت کردن تجارت اختیاری ندارد و در سود و زیان آن نیز سهیم نیست و سرمایه مادی ای نیز در آن تجارت به اشتراک نمی گذارد و تنها فایده حضور وی، به اشتراک گذاشتن نام و اعتبار وی بعنوان دارایی غیر مادی است. به طور مثال این شخص معتبر یا به عبارتی شریک استوپل به بانک مراجعه می کند و خود را شریک یک تجارت معرفی می کند و برای آن شراکت وام می گیرد. در صورت عدم پرداخت وام توسط شرکا، شریک استوپل مسئول است.
[21]شریک اسمی نگه داشته شده: وی نیز همانند شریک استوپل در حقیقت شریک آن تجارت نیست و از حیث مسئولیت و تعهدات نیز وضعیتی مشابه با وی دارد اما تفاوت آنها در این است که وی خود را به طور مستقیم شریک معرفی نمی کند اما در صورتی که به وی مراجعه کنند و او را شریک بنامند، وی خطاب آنها را انکار نخواهد کرد. به طور مثال یکی از شرکای پارتنرشیپ به بانک برای وام گرفتن مراجعه می کند و ضمن خواسته خود بدین موضوع تصریح می کند که آن فرد معتبر شریک آنهاست و به اعتبار وی وام می گیرد. همچون شریک استوپل در صورت عدم پرداخت مبلغ وام گرفته شده به بانک، شریک نگه داشته شده مسئول پرداخت آن است.
حقوق شرکا[22]
اولین حق هر شریک این است که بتواند در مدیریت کردن آن پارتنرشیپ نقش ایفا کند. البته این حق بنا بر توافق بین شرکا می تواند تغییر کند. میزان سودی که به شریک می رسد در نحوه شراکت وی دخیل نیست و در شرایطی برابر با سایر شرکا اختیار مدیریت کردن شراکت را دارد. همچنین ممکن است یک شریک به سبب دارا بودن یک سری ویژگی ها مانند تجربه، توانمندی و تحصیلات مسئولیت های بیشتری را متحمل شود.
تصمیم گیری بین مدیران یک تجارت بنا بر رای اکثریت است. اگر شرکا تنها دو نفر بودند طبق آنچه که بر آن در قرارداد پارتنرشیپ توافق کرده اند اقدام به حل مسئله و تصمیم گیری می کنند و اگر توافق سابقی وجود نداشت به دادگاه مراجعه می کنند یا با توافق یکدیگر شراکت را منحل می کنند.
لازمه تصمیم گیری این است که رای مدیران مخفی باشد زیرا به طور مستقیم تصمیمات آنها بر شراکت موثر است. همچنین هر نوع تصمیم گیری باید با رضایت تمام شرکا باشد.
حق دیگر شرکا این است که در سود و زیان حاصل از شراکت سهیم باشند و اصل بر این است که نحوه تقسیم بندی برابر است اما غالبا چگونگی آن با توافق طرفین انجام می شود. ممکن است شرکایی که نسبت به سایرین در اجرای شراکتت فعال هستند جدای از سهیم بودن در سود حاصله، یک دریافتی جداگانه ای نیز از سایر شرکا داشته باشند.
حق دیگر اینکه مالکیت شرکا در اموال به اشتراک گذاشته شده برای تجارت به نحو اشاعه است و در تمام اجزاء آن مال است، نه در بخشی از آن. شریک حق ندارد از مال مشترک برای اهداف شخصی خود استفاده کند.
حق بازرسی اسناد و مدارک مربوط به پارتنرشیپ نیز از دیگر حقوق شرکا است. این اسناد باید در محل معینی نگه داشته شوند و در زمان هایی مقرر قابل رویت و بررسی باشند.همچنین اختیار کپی گرفتن از آن نیز برای شرکا پیش بینی است
تکالیف شرکا[23]
همانطور که شرکا در پارتنرشیپ یک سری حقوق دارند، یک سری تکالیف نیز دارند. از جمله آنکه ماهیت شراکت، اعتماد و [24]وفاداری را اقتضا می کند به خصوص اینکه شرکا غالبا نزدیک به یکدیگر مشغول هستند این تکلیف بر آنها تحمیل می شود. وفاداری اقتضا می کند که شریک چه نسبت با شرکای دیگر و چه با افراد خارجی، نسبت به امور تجارت خود حسن نیت داشته باشد و سعی کند بهترین منافع را برای تجارت خود کسب کند. در این مواقع شریک باید از اولویت قرار دادن منفعت شخصی خود و کسب آن پرهیز کند. همچنین از حضور در فعالیت هایی که در رقابت با منافع پارتنرشیپ خود هست نیز خودداری کند.
تکلیف دیگر آنکه شریک دیگر باید زمان و مهارت خود را در پارتنرشیپ به اشتراک بگذارد. این دو مولفه اهمیت بیشتری نسبتذ به سایر تعهدات شریک یا صرف حضور وی دارند.
شریک باید هر گونه اقدام خود یا هر نوع عایدی بدست آمده از شراکت را با سایر شرکا به اشتراک بگذارد و به آنها اطلاع دهد. به طور مثال اگر شریکی یک مال زینتی را بتواند ارزان تهیه کند و با قیمت بالا بفروشد، باید سود حاصله را با شرکا تقسیم کند.
[1] The Uniform Partnership Act(UPA)1914
[2]Uniform Law Commission
[3] Revised Uniform Partnership Act(RUPA)1994
[4] Limited Liability Company
[5] Joint venture
[6]Franchise
[7] Profit and Lose
[8]Law Firm
[9] Corporation
[10] Business Organization
[11] Business
[12] Trading Partnership
[13]Nontrading Partnership
[14] General Partner
[15]Limited Partner
[16] Silent Partner
[17] Secret Partner
[18] Dormant Partner
[19] Nominal Partner
[20] Estoppel Nominal Partner
[21]Holding Out Nominal Partner
[22] Rights
[23]Duties
[24]Loyalty