کتاب جدید التالیف - دکتر حسام الدین رحیمی

11 اردیبهشت 1403 - خواندن 3 دقیقه - 47 بازدید

کتاب جدید التالیف دکتر حسام الدین رحیمی 


تهاجم در حقوق کیفری 

 تهاجم در مفهوم خاص ناظر بر عنوان مجرمانه ی معینی است که رکن اصلی آن پدید آوردن ترس از خشونت قریب الوقوع در بزه دیده است. بر این اساس، با لحاظ عناوین مجرمانه ی مشابه در ایران، جرایمی که زیرمجموعه ی اصطلاح تهاجم قرار می گیرند، در دو دسته ی کلی تهاجم علیه تمامیت جسمانی اشخاص و تهاجم علیه تمامیت روانی اشخاص قابل تقسیم بندی هستند. جرایم ایراد ضرب ساده، ایجاد صدمه ی جسمانی خفیف و ایراد جراحت یا صدمه ی جسمانی شدید در زمره ی تهاجم های دسته ی نخست هستند، که در فقه امامیه با عنوان جنایت و حسب مورد در مباحث مربوط به قصاص یا دیات مورد توجه قرار گرفته اند، حال آن که جرایم تهاجم ساده (ایجاد ترس از اعمال خشونت قریب الوقوع)، مزاحمت و اخاذی در تهاجم های دسته ی دوم گنجانده می شوند و ازلحاظ فقهی می توان از آن ها زیر عنوان کلی تعزیرات بحث کرد. 


 رویکرد نظام کیفری ایران در قبال تهاجم علیه اشخاص در مقایسه با نظام کیفری انگلستان دارای خلاها و مفرهای درخور توجهی است، نظیر نامعلوم بودن وضعیت کیفری صدمه های کمتر شناخته شده، عدم توجه کافی به آسیب های روانی و نامشخص بودن تاثیر انگیزه های شریرانه، هم چون انگیزه های نژادی یا مذهبی، در تعیین مجازات تعزیری برای مهاجمان. 


قصد تجاوز به جان، مال، عرض، ناموس وآزادی تن خود یا دیگری باید به حدی باشد که برای مدافع یقین حاصل شود که تعرض و تجاوز به وقوع می پیوندد و این یقین مستند به دلایل معقول باشد. بنابراین ظن تعرض یا خطری که وقوع آن نزدیک نیست، مانند تهدید لفظی این حق را به شخص نمی دهد که در مقام پیش دستی به دفاع برخیزد.

همچنین هنگامی که تعرض پایان یافته و دیگر خطر کسی را تهدید نمی کند، عمل متقابل علیه متجاوز دفاع نخواهد بود، بلکه انتقام جویی و نوعی دادخواهی فردی است که با اصول عمومی حقوقی مغایر است.

در احکام شماره ی ۲۰۵۲-۲۶/۹/۱۷و ۱۲۱۹-۳۰/۷/۲۸ دیوان عالی کشور بیان کرده است: «اگر متهم پس از گرفتن داس از دست مقتول با همان داس او را بکشد چون در حین ایراد جرح منتهی فوت، خطر جانی برای متهم وجود نداشته نمی توان عمل او را دفاع از نفس دانست، چه پس از اینکه متهم داس را از دست مقتول گرفت دیگر هیچ گونه خطری برای او باقی نبوده است.» در مورد شرط بودن عدم تحریک خود شخص مدافع.