جان شناسی در نظر مولانا

جان شناسی در نظر مولانا سرآغاز هستی شناسی و جهان شناسی هست و منظور از جان شناسی، همان بینش و نقطه مقابل دانش و علوم ظاهری است. دستیابی به بخشی از اسرار هستی و حقایق عالم فقط با معرفت شهودی و وجدانی در دسترس خواهد بود.
رشتهی جان (نیروی حیاتی) مجموعه آگاهی های انسان را در تسخیر دارد.
*
همچو کتابیست جهان جامع اسرار نهان – جان تو سردفتر آن فهم کن این مسئله را
-
یک رشته جان مانده است پیچان - آن پیچش از تو یابد رهایی
-
اینک آن نوحی که لوح معرفت کشتی اوست - هر که در کشتیش ناید غرقه طوفان کند (1)
*
جان انسان از فیوضات حق تعالی فیض میبرد
جان کل با جان جزو آسیب کرد - جان از او دری ستد در جیب کرد
-
احسن التقویم در و التین بخوان - که گرامی گوهر است ای دوست جان
احسن التقویم از عرش او فزون - احسن التقویم از فکرت برون (2)
__
1- کلیات دیوان شمس تبریزی ، مولانا جلال الدین محمد بلخی به کوشش دکتر ابوالفتح حکیمیان – تهران: انتشارات پژوهش 1383 غزل 40 ، 729
2- مولانا جلال الدین محمد بلخی(مولوی)، مثنوی معنوی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی - تهران، چاپ: اول، 1373. ص204
- رشته جان: شرح گلشن راز (سبزواری)
یزدانپناه عسکری
1402/10/1