بررسی تاثیر نقش سواد رسانه ای بر سیاستگذاری فرهنگی و تقویت هویت ملی در عصر حاضر

16 آذر 1404 - خواندن 4 دقیقه - 73 بازدید




دانشگاه پیام نور (همه مراکز) 



مقوله سواد رسانه ای امروزه به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای فرهنگی و اجتماعی شناخته می شود زیرا رسانه ها با نفوذ گسترده خود می توانند ارزش ها باورها و هویت های ملی را تحت تاثیر قرار دهند و اگر جامعه ای توانایی تحلیل و نقد پیام های رسانه ای را داشته باشد می تواند میان فرهنگ بومی و جریان های جهانی تمایز قائل شود و از هویت ملی خود محافظت کند. در حالی که فقدان سواد رسانه ای باعث می شود جامعه در برابر تبلیغات و فرهنگ غالب جهانی آسیب پذیر شود . سیاستگذاران فرهنگی در این شرایط باید به جای محدود کردن رسانه ها بر آموزش و ارتقای سواد رسانه ای تمرکز کنند تا شهروندان بتوانند آگاهانه انتخاب کنند و پیام های رسانه ای را با ارزش های ملی خود تطبیق دهند. نسل جوان بیشترین مصرف کننده رسانه های دیجیتال است و بیشترین تاثیر را از شبکه های اجتماعی می گیرد بنابراین ضرورت آموزش سواد رسانه ای در مدارس و دانشگاه ها می تواند به آنان کمک کند تا هویت ملی را در کنار هویت جهانی بازتعریف کنند و از تضاد میان این دو جلوگیری شود.

 رسانه های سنتی مانند تلویزیون و رادیو همچنان نقش مهمی در انتقال ارزش های فرهنگی دارند اما اگر محتوای آن ها بیش از حد تجاری یا وارداتی باشد هویت ملی تضعیف خواهد شد. در مقابل رسانه های دیجیتال فرصت های تازه ای برای معرفی فرهنگ بومی و تقویت هویت ملی فراهم کرده اند به شرط آنکه کاربران توانایی نقد و انتخاب داشته باشند .

در عصر جهانی شدن رسانه ها هم فرصت اند و هم تهدید ؛ فرصت اند چون می توانند فرهنگ بومی را به جهان معرفی کنند و هویت ملی را تقویت کنند تهدیدند چون فرهنگ غالب جهانی می تواند ارزش های محلی را کم رنگ کند . اینجاست که ضرورت توجه به مقوله سواد رسانه ای اهمیت پیدا می کند . اگر مردم توانایی تحلیل داشته باشند می توانند میان پیام های وارداتی و ارزش های ملی تمایز بگذارند و سیاست های فرهنگی را به سمت حفظ و بازتعریف هویت ملی هدایت کنند. نمونه های مطالعاتی نشان می دهد که نسل های جوان به دلیل استفاده گسترده از شبکه های اجتماعی بیشتر در معرض تغییرات هویتی هستند و در برخی موارد پایبندی به هویت قومی افزایش یافته اما پایبندی به هویت ملی کاهش یافته است. این امر نشان می دهد که سیاستگذاران باید برنامه های آموزشی و فرهنگی را به گونه ای طراحی کنند که سواد رسانه ای نسل جوان تقویت شود و آنان بتوانند میان هویت های قومی و ملی رابطه ای مکمل برقرار کنند نه متضاد رسانه ها .

 در بحران های جهانی مانند همه گیری کرونا ، نشان داد که چگونه اطلاعات درست و نادرست می تواند بر رفتار اجتماعی و سیاست های فرهنگی تاثیر بگذارد در چنین شرایطی سواد رسانه ای به ابزاری برای تاب آوری فرهنگی تبدیل می شود یعنی جوامع با داشتن سواد رسانه ای می توانند در برابر فشارهای فرهنگی خارجی مقاومت کنند و ارزش های خود را حفظ نمایند . سیاست های فرهنگی نیز بدون توجه به این واقعیت نمی توانند موفق باشند زیرا اگر مردم توانایی تشخیص و نقد پیام های رسانه ای را نداشته باشند سیاست های فرهنگی به راحتی تحت تاثیر جریان های رسانه ای جهانی قرار می گیرند و هویت ملی دچار فرسایش می شود . در این میان نقش آموزش رسمی و غیررسمی بسیار پررنگ است . مدارس ، دانشگاه ها ، رسانه های جمعی و حتی خانواده ها باید در آموزش سواد رسانه ای مشارکت کنند زیرا این آموزش نه تنها یک مهارت فردی بلکه یک ضرورت اجتماعی و سیاسی است و بدون آن سیاست های فرهنگی در برابر موج رسانه ای جهانی بی دفاع می مانند و هویت ملی آسیب پذیر می شود . ملت دارای قدرت تشخیص مزیت و معایب پیام رسانه ها ، می تواند هم از فرصت های جهانی شدن بهره ببرد و هم ارزش های فرهنگی خود را حفظ کند.

 به زبان ساده سواد رسانه ای همچون سپر و محافظی ست برای حفاظت از هویت ملی در برابر فشارهای فرهنگی خارجی و دریچه ای برای ارتباط سازنده با جهان و این همان چیزی است که سیاستگذاران فرهنگی باید در اولویت قرار دهند زیرا در عصر حاضر که رسانه ها همه جا حضور دارند هیچ سیاست فرهنگی بدون توجه به سواد رسانه ای نمی تواند پایدار و موفق باشد.