مردن/ آرتور شنیتسلر(زیگموند فروید)

2 آذر 1404 - خواندن 3 دقیقه - 5 بازدید

اثر پیرنگ و خط داستانی خوبی دارد و روایتی منطقی، واضح و رئالیستی ارائه می کند؛ به گونه ای که به هیچ وجه مخاطب را گمراه نمی سازد. با این حال، شاید به دلیل رویکرد و تم فلسفی و روان شناختی اش، گاهی خواندن آن کند پیش برود و مخاطب احساس خستگی کند؛ البته نه در حدی که آزاردهنده باشد. در آغاز داستان چنین فضایی مشهود است؛ اما هرچه از میانه کتاب عبور می کنیم و به پایان نزدیک تر می شویم، نویسنده با آوردن بندها و جملات درخشان و تاثیرگذار، روند اثر را بهبود می بخشد.
در کل، مردن نمایانگر حس غریب انسان در مواجهه با مرگ است؛ اینکه چگونه رفتار و ذهن او در برابر جامعه و طبیعت دگرگون و گمراه می شود. شخصیتی که پیش از وقوع فاجعه، خود را از پیش باخته می داند و نوعی ناامیدی آگاهانه را انتخاب کرده است؛ ناامیدی ای که تا حدی از سر لجاجت است. علاوه بر این، فرد دچار یک تضاد فکری بنیادین است؛ تضادی که به بروز رویکردی پارادوکسیکال در شخصیت او منجر شده و بسیار خطرناک است. همین امر منشا کج خلقی ها، بهانه جویی ها، شک ها و بیزاری های اوست؛ تا جایی که حتی نمی تواند چیزی را درست درک کند یا به درستی تشخیص دهد. او مدام در انتظار فرصتی برای مچ گیری و بروز خشم فروخورده اش است تا دیگران را سرکوب کند و بگوید: «دیدید که حق با من بود!»
پس از این مقدمه و توضیح درباره کتاب، می خواهم بر اساس علاقه و نگاه شخصی ام به مسائل جامعه شناختی، تحلیلی اجتماعی از این رمان کوتاه ارائه کنم. ما در اینجا با فردی روبه رو هستیم که در حال مرگ است؛ و می توان او را استعاره ای از جامعه ای دانست که گرفتار زوال و فساد بنیادین شده است. همان گونه که رفتارهای بی منطق و نابهنجار فرد بیمار احیا و بازیابی سلامت را دشوار می سازد، یک جامعه بیمار و در حال مرگ نیز به سختی می تواند سلامت ازدست رفته خود را باز یابد.
در نتیجه، همان شک ها و ناکارآمدی ها از خانه ها، خیابان ها و کوچه پس کوچه های جامعه سربرمی آورند و رفته رفته موجب مرگ رابطه های انسانی و اجتماعی درست و سالم می شوند. این فرایند، تا زمان فرا رسیدن مرگ کامل جامعه، مشکلات بزرگی می آفریند که شاید تا مدت ها قابل جبران نباشند و نوعی ایستایی تاریخی ایجاد کنند که گریبان نسل حاضر و حتی نسل های آینده را بگیرد. این کج خلقی ها و کج رفتاری ها سرانجام چیزی جز مرگ برای جامعه به همراه نخواهند داشت.


✍️امیرمحمد جودی ثمرین

دانشگاه محقق اردبیلی