عروه الوثقی

[محی الدین ابن عربی]
هر کس به دستگیره ی محکم الهی چنگ زند شقی نمی گردد
عروه (دستگیره و حلقه) دایره ای است که دو قطر فرضی دارد و خط متوهمی آن دو را جدا می سازد، بنابراین عروهوثقی و دستگیره ی محکم تو و او – از حیث دو قطرش – می باشید، بنابر این وجود منقسم بین تو و بین اوست، زیرا آن مقسوم بین رب و عبد است، قدیم رب است و حادث عبد، و وجود امر جامعی برای ماست: « قسمت الصلاه بینی و بین عبدی نصفین: فنصفها لی و نصفها لعبدی = نماز را بین خود و بین بنده ام به دو بخش نصف کردم، نصف آن مرا و نصف دیگرش بنده ام راست» این عروه ای است که آن را از وجهی گسستن می باشد، زیرا ناگزیر زنجیره و نظام تکلیف گسسته شده و این نمازی که بر این هیئت و شکل بنا گشته بر طرف می گردد، و نماز نشاه ذاتی که تو را به حق تعالی در حال عدم و وجودت ربط می دهد باقی می ماند، آن همان عروه وثقی است که گسستنی نیست، پس بدان چنگ زن، آن به غیر تو تک نمی شود و به سبب تو جفت نمی گردد، بلکه تو تویی و او او.(1)
***
[یزدانپناه عسکری]
عروه الوثقی، اقامه صلاه با ملکه ی یکی شدن به شفع و همانندی و سعادت، در نشاه ذاتی لایه های وجود است.
_____________
1 - فتوحات مکیه، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383، جلد 16، صفحه 442 ، 443 (689)
- [لا یشقی من استمسک بالعروه الوثقی. مستمسک بالعروه الوثقی/هو الامام السید الاتقی - اخبر عنه الروح فی وحیه/بانه المسعود لا یشقی (لا یشقی من استمسک بالعروه الوثقی) قال العروه دائره لها قطران بالفرض یفصلها خط متوهم فالعروه الوثقی انت و هو من حیث قطریها فالوجود منقسم بینک و بینه لانه مقسوم بین رب و عبد فالقدیم الرب و الحادث العبد و الوجود امر جامع لنا قسمت الصلاه بینی و بین عبدی نصفین فنصفها لی و نصفها لعبدی فهذه عروه لها انفصام من وجه فانه لا بد ان ینحل نظام التکلیف فترتفع هذه الصلاه المنشاه علی هذه الهیئه و تبقی صلاه النشاه الذاتیه التی ربطتک به تعالی فی حال عدمک و وجودک فتلک العروه الوثقی التی لا انفصام لها فاستمسک بها فلا تفرده دونک و لا تشفعه بک بل انت انت و هو هو. (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه (اربع مجلدات)، 4جلد، دار الصادر - بیروت، چاپ: اول، ج4 ؛ ص438)]
