ارزیابی ذهنیت فلسفی مردان شاهنامه با نگرش مدیریتی فیلیپ جی. اسمیت
کنفرانس بین المللی تسالونیکی یونان
چکیده
فلسفه یکی از بنیادی ترین دانش های بشری است که می تواند پاسخ گوی مسائل پیچیده زندگی باشد و داشتن ذهنیت فلسفی منطبق با نظریه فیلیپ جی. اسمیت، بر کارایی این امر می افزاید. امروزه بحران های مدیریتی در نهادهای آموزشی و فرهنگی سبب شده تا ساختارهای جامعه با چالش مواجه شوند. این مسئله مستلزم فراگیری مهارت های اجرایی است تا مدیران و رهبران بتوانند با بهره گیری از ذهنیت فلسفی تصمیمات درستی اتخاذ کنند. هدف جستار حاضر، بررسی رفتارهای مدیریتی مردان شاهنامه با مولفه های ذهنیت فلسفی اسمیت، جهت بازخوانی الگوهای مدیریتی در پاسخ به چالش های جامعه است که سعی دارد نشان دهد گذشته فرهنگی ایران چگونه می تواند نیازهای مدیریتی جهان امروز را تبیین کند. حاصل آنکه مردان شاهنامه به عنوان شخصیت های کنش گر ، از هر سه مولفه نظریه اسمت برخوردارند که باتوجه به نمودار ارائه شده، بهرام چوبین در مدیریت فرماندهی بالاترین میزان کارکرد ذهنیت فلسفی را به خود اختصاص می دهد؛ اما فریدون به عنوان رهبر کارآمد و رستم در مدیریت فرماندهی به طور مساوی از ذهنیت فلسفی و مولفه های آن برخوردارند که این امر بیانگر عملکرد متعادل آنان در امور مدیریتی است.
فریدون نمونه ای از یک رهبر خردمند در شاهنامه است که بسیاری از ویژگی های ذهنیت فلسفی اسمیت را در رفتار خود دارد. او در تصمیم گیری درباره تقسیم قلمرو میان سه پسرش، با تعمق و تامل گام برمی دارد و...