بی عملی و عادت

[سهراب سپهری] (1)
غبار عادت پیوسته در مسیر تماشاست.
چون جویبار ، آیینه روان باشیم : به درخت ، درخت را پاسخ دهیم .
و دو کران خود را هر لحظه بیافرینیم، هر لحظه رها سازیم .
برویم ، برویم، و بیکرانی را زمزمه کنیم.
***
[یزدانپناه عسکری]
بنیان بی عملی (Wu wei) انجام کارهای خلاف عادت هایی است که انسان دارد.
بر حسب عادت درخت رامی بینیم بر حسب انرژی در تغییر است ولی هم زمان ثابت .
عادت از نظر افراد عادی تکرار یک عمل است. اما عادت از نظر سالکان متاله در درجه اول همین ادراک ثابت و پالوده از دنیا می باشد. (درک همین دنیا به صورت ثابت و به تبع وسواس قلبی) که البته توصیفی بیش نیست. پس ما به صورت یک عادت، توصیفی از دنیا را ادراک می کنیم که برد عملکرد آن را محدود می سازد.
ژوانگ ژو (Zhuang Zhou) و لائوزی (Laozi) ، بی عملی (Wu wei) را بازگشت به درک اولیه و تبدیل شدن به چوب های کنده نشده می دانند. (2)
***
[حافظ] (3)
در خلاف آمد عادت بطلب کام که من - کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
___
1- هشت کتاب ، سهراب سپهری – تهران : انتشارات طهوری 1385 ، ص 174 ، 314
2- https://en.wikipedia.org/wiki/Wu_wei
Slingerland (2007), p. 14
3- دیوان حافظ، خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی، زوار - تهران، چاپ : چهارم، 1385.
1402/10/2