نقد، تفسیر و تحلیل در مطبوعات ؛ نگاهی به مرزهای مفهومی و کاربردی میان مقوله های نقد (ارزیابی)، تفسیر (معناشناسی) و تحلیل (ساختارشناسی).

9 مهر 1404 - خواندن 4 دقیقه - 108 بازدید




دانشگاه پیام نور (همه مراکز) 



روزنامه نگاری ، فراتر از انتقال اطلاعات، عرصه ای برای تولید معنا، شکل دهی به افکار عمومی و بازنمایی جهان است. در این میدان ، سه رویکرد مهم ((نقد ، تفسیر و تحلیل )) نقش های متفاوت اما مکملی ایفا می کنند. شناخت دقیق مرزهای مفهومی و کاربردی این سه، نه تنها برای روزنامه نگاران بلکه برای مخاطبان آگاه نیز ضروری است. این یادداشت به بررسی تفاوت ها ، کاربردها و پیوندهای میان این سه رویکرد می پردازد. 

 نقد (Critique) ، فرآیند ارزیابی یک متن، گزارش یا مقاله است با هدف سنجش کیفیت، اعتبار، انسجام و تاثیر آن . نقد می تواند سازنده یا تخریبی باشد ، اما در روزنامه نگاری حرفه ای ، نقد سازنده با هدف بهبود گفتمان عمومی ارجح است.ویژگی های نقد شامل : داوری، ارزیابی، موضع گیری و اخلاق مداری است . بعنوان مثال میتوان به نقد یک مقاله سیاسی اشاره کرد که سوگیری آشکار دارد و از منابع نامعتبر استفاده کرده است. 

 تفسیر (Interpretation) ، تلاش برای کشف معناهای پنهان، لایه های ضمنی و زمینه های فرهنگی یا تاریخی یک متن است. تفسیر بیشتر به معناشناسی و تاویل نزدیک است. ویژگی های تفسیر عبارتند از : معناشناسی، زمینه گرایی، تاویل و نگاه عمیق . بعنوان مثال میتوان به تفسیر یک گزارش اجتماعی درباره مهاجرت با توجه به تاریخچه فرهنگی و زبان استعاری آن اشاره داشت.

 تحلیل (Analysis) ، بررسی ساختار، اجزا ، منطق درونی و شیوه سازماندهی اطلاعات در متن است. تحلیل می تواند مقدمه ای برای نقد یا تفسیر باشد. ویژگی های تحلیل عبارتند از : ساختارشناسی، منطق، انسجام و تکنیک . بعنوان مثال میتوان به تحلیل نحوه چینش تیتر، لید، بدنه و منابع در یک مقاله خبری اشاره کرد.

رسانه ها (بویژه مطبوعات) نه فقط منعکس کننده واقعیت، بلکه سازنده آن هستند. آنچه مخاطب می خواند، می بیند و می شنود، در ذهن او تصویری از جهان می سازد. در این میان، نقد، تفسیر و تحلیل سه ابزار کلیدی اند: نقد با افشای سوگیری ها و ضعف ها ، مخاطب را از پذیرش بی چون و چرا بازمی دارد. تفسیر با کشف لایه های پنهان معنا، مخاطب را به تامل و بازاندیشی دعوت می کند و تحلیل با شکافتن ساختارها، مخاطب را به فهم سازوکارهای رسانه ای مجهز می سازد.

 هم پوشانی و تعامل سه رویکرد در عمل، نقد، تفسیر و تحلیل اغلب در هم تنیده اند. یک منتقد حرفه ای ابتدا ساختار متن را تحلیل می کند، سپس معناهای پنهان را تفسیر کرده و در نهایت داوری خود را ارائه می دهد. این تعامل، نقد را از سطحی نگری نجات داده و آن را به کنشی معرفتی و اخلاقی تبدیل می کند. 

برخی خطاهای رایج در تشخیص این سه رویکرد را میتوان این چنین برشمرد : 

*-جایگزینی نقد با حمله شخصی ؛ نقد حرفه ای به متن می پردازد ، نه به نویسنده . حمله به شخصیت نویسنده، نقد نیست بلکه تخریب است. 

*- تفسیر سطحی به جای معناشناسی عمیق ؛ برداشت های سریع و بدون توجه به زمینه فرهنگی، تاریخی یا زبانی، تفسیر نیست بلکه حدس است.

 *- تحلیل ناقص بدون توجه به ساختار کلان ؛ تمرکز صرف بر واژگان یا تیتر ، بدون بررسی انسجام کلی متن، تحلیل را سطحی می کند.

 شناخت تفاوت مقوله های نقد، تفسیر و تحلیل در روزنامه نگاری ، گامی اساسی در ارتقای سواد رسانه ای و تربیت روزنامه نگاران آگاه و مسئول است. این سه، اگر با هم به کار گرفته شوند، می توانند رسانه را از سطحی نگری، تحریف و تبلیغات نجات دهند و آن را به آیینی از معنا ، روشنگری و زیبایی تبدیل کنند. آموزش این سه گانه، رسالتی است برای هر نویسنده، پژوهشگر و مخاطب فعال.

این سه رویکرد ، همچون سه ضلع یک مثلث، مکمل یکدیگرند و در کنار هم می توانند به بازسازی گفتمان رسانه ای ، کشف حقیقت و تقویت آگاهی عمومی کمک کنند.