بریده ای از کتاب «ساده لوح کردن ما» اثر جان تیلور گاتو

29 آذر 1402 - خواندن 2 دقیقه - 229 بازدید

من در سی سال تدریس خود متوجه پدیده شگفت انگیزی شده ام: مدارس و کل سیستم آموزشی کمتر و کمتر با رویدادها و اقدامات بزرگی که در روی کره زمین اتفاق می افتد، ارتباط دارند. هیچ کس دیگر باور نمی کند که دانشمندان در کلاس های علوم تربیت می شوند، سیاستمداران کسانی هستند که در کلاس های علوم اجتماعی سرآمد می شوند و شاعران کسانی هستند که در کلاس های زبان مادری خود می درخشند. حقیقت این است که مدارس واقعا چیزی جز نحوه اطاعت از دستورات و رعایت نظم را به ما نمی آموزند. این برای من یک معمای بزرگ است چون از یک طرف هزاران انسان مهربان و دلسوز در مدارس به عنوان معلم و دستیار و مدیر کار می کنند، اما منطق انتزاعی این نهاد اجتماعی سهم فردی آنها را نقش بر آب می سازد. اگرچه معلمان معمولا افراد بی تفاوتی نیستند و بسیار بسیار سخت کار می کنند، اما خود نهاد مدرسه غیراخلاقی است. زنگ را به صدا در می آورد و نوجوان وسط نوشتن شعر باید دفترچه اش را ببندد و به سلول دیگری (کلاس بعدی) برود، جایی که باید به خاطر بسپارد که انسان و میمون دارای جد مشترکی هستند.

جان تیلور گاتو - بریده ای از کتاب «ساده لوح کردن ما» - انتشارات دوران