راز حال

[محی الدین ابن عربی]
راز حال عبارت از دیمومت است که نه اول دارد و نه آخر، و آن عین وجود هر موجودی است، و من پیش از این تو را به برخی از اسرار که مردان رموز می دانند آگاهی بخشیدم و از بسیاری از آن اسرار هم خاموش ماندم، زیرا بابش وسیع است، و علم رویا و برزخ و نسبت های الهی از این قبیل است و سخن گفتن در آن ها به درازا می انجامد.(1)
***
[محمد خواجوی]
این تعریف جدیدی از حال است و نزد متکلمان شناخته نیست، زیرا عبارت از اعتبار آنچه در الوهیت است می باشد که از ذات و از صفت امتیاز دارد، و این نیز نزد صوفیه ناشناخته است، زیرا آنجا چیزی است که بدون تعقل و تکلف بر قلب وارد می شود و نفس از انکارش عاجز است. (2)
***
[یزدانپناه عسکری]
حال موضع خاص قلب در استوای صفات منزل دهر و عین ایستای انسان است.
_____________
1 - فتوحات مکیه جلد دوم ، شیخ محی الدین ابن عربی ، ترجمه ، تعلیق ، محمد خواجوی- تهران : انتشارات مولی، 1383 صفحه 351
2 – همان ص 351
- [(الحال) و اما سر الحال، فهو الدیمومه. و ما لها اول و لا آخر. و هو عین وجود کل موجود.- فقد عرفتک ببعض ما یعلمه رجال الرموز من الاسرار، و سکت عن کثیر. فان بابه واسع. و علم الرویا و البرزخ و النسب الالهیه، من هذا القبیل. و الکلام فیها یطول. (محیی الدین بن عربی، الفتوحات المکیه ،عثمان یحیی، 14جلد، دار احیاء التراث العربی - بیروت، چاپ: دوم، 1994 م. ج3، ص: 201)، (166)]