مشکلات موجود در حوزه اشتغال زنان

10 شهریور 1404 - خواندن 7 دقیقه - 21 بازدید

مسئله شاغل بودن زنان یکی از مهم ترین چالش های دنیا در سال های اخیر است؛ این موضوع به قدری مهم شده است که چالش هایی من جمله آزادی خواهی و نارضایتی زنان از وضعیت موجود، تمام اقشار جامعه را درگیر کرده و باعث بروز جبهه هایی شده است که از آن با عناوین زن سالاری یا اصطلاحا فمینیسم یاد می شود. این مسئله در دهه های اخیر، با وجهه ای جهانی و بدون مرز، به عرصه نظریه پردازی فرهنگی و اجتماعی وارد شده است. افزایش روزافزون اشتغال زنان با مفهوم «انجام کارهای تمام وقت، دارای مزد و بیرون از خانه توسط زنان» در بسیاری از جوامع، آن را به پدیده ای با جوانب متعدد از جهت شرایط و چگونگی اشتغال زنان (ساعات کاری، دستمزدها و مهارت ها)، تاثیرگذاری چندوجهی بر نهاد خانواده و مولفه های اجتماعی مرتبط مانند بیکاری مردان و تغییر بنیادین روابط اجتماعی زن و مرد مبدل ساخته است. بر این اساس، پدیده اشتغال زنان از زوایای متفاوتی قابل پژوهش و بررسی است که در ادامه به برخی از مشکلات اشتغال زنان خواهیم پرداخت:

الف) وضعیت رفاهی زنان خانه دار و سرپرست خانوار

قراردادهای کار زنان کارگر اغلب به صورت «موقت» منعقد می شود و به همین دلیل در اغلب موارد امکان برخورداری از بیمه بیکاری را ندارند و حتی قوانین حمایتی موجود هم به شکل صحیح در مورد زنان اجرا نمی شود. نکته دیگر اینکه عدم بهره مندی زنان خانه دار از نظام تامین اجتماعی همواره به عنوان یکی از دغدغه های نظام مورد توجه بوده است و علیرغم پیشنهادات مختلف در سال های قبل، به دلیل مشکلات اعتباری تاکنون بلا تکلیف مانده است. زنان خانه داری که خود را وقف تربیت فرزند و اداره خانه و خانواده می کنند باید از تسهیلات مناسب جهت بیمه بازنشستگی و بیمه حوادث برخوردار باشند.

ب) عدم امنیت زنان در محیط کار

طبق پیمایش کشوری انجام شده توسط شورای اجتماعی کشور، نحوه مزاحمت برای زنان به ۹ دسته تقسیم شده است که نیمی از آن، می تواند مربوط به محیط کاری و نیمی دیگر، مربوط به خارج از محیط کار باشد؛ طبق این آمار، از بین ۴۰۷۲۳ پاسخ معتبر مربوط به نگاه خیره مردان به زنان، ۵۰ درصد زنان این عمل مردان را تایید کرده و ۵۰ درصد دیگر، آن را رد کردند. در ادامه ۴۸ درصد زنان معتقد بودند که مردان در هنگام مواجه با زنان، از الفاظ و عبارات ناشایست استفاده می کنند؛ همچنین ۳۰ درصد دیگر از زنان، اذعان داشتند که پیامک و ایمیل های نامناسب از دیگر افراد دریافت کرده اند.

پیمایش شورای اجتماعی کشور (۱۳۹۶)

ج) وضعیت رفاهی زنان باردار و شیرده

در سال های گذشته از زمانی که افزایش جمعیت ایران به طور جدی در دستور کار دولت و مجلس قرار گرفت، ارائه تسهیلات قانونی همچون افزایش مرخصی زایمان، کار نیمه وقت، کم شدن ساعت کاری و… برای زنان فراهم شده است؛ در کارگاه هایی که دارای کارگر زن هستند، کارفرما مکلف است به مادران شیرده تا پایان دوسالگی کودک پس از هر سه ساعت، نیم ساعت فرصت شیردادن بدهد که این فرصت جز ساعات کار آنان محسوب می شود. همچنین کارفرما مکلف است مراکز مربوط به نگهداری کودکان «از قبیل شیرخوارگاه، مهدکودک و...» را ایجاد کند، تکلیفی که در بسیاری محیط های کاری به آن عمل نمی شود! با تصویب «قانون اصلاح قوانین تنظیم جمعیت و خانواده» در خرداد ۱۳۹۲، مرخصی زایمان برای زنان باردار شاغل از شش ماه به نه ماه افزایش پیدا کرد اما دستگاه ها در برابر اجرای این قانون مقاومت کرده و در بسیاری مشاغل، زنان همچنان از ۶ ماه مرخصی زایمان برخوردار می شدند؛ هرچند که همین مرخصی نیز در اغلب موارد منجر به از دست رفتن فرصت شغلی شان می شد. به گفته معاون فنی و درآمد سازمان تامین اجتماعی در ابتدای سال ۱۳۹۲ حدود ۴۷ هزار زن شاغل پس از مرخصی زایمان از کار اخراج شده اند و البته این آمار مربوط به آن دسته از اخراج شدگانی است که حقوق بیکاری دریافت می کنند و آمار واقعی زنانی که پس از مرخصی زایمان اخراج شده اند، به مراتب بیش از این بوده است.

د) تبعیض جنسیتی در محیط کار

متاسفانه وجود نگرش تبعیض آمیز جنسیتی در برخی از دست اندرکاران نظام برنامه ریزی خرد و کلان کشور باعث شده است تا زنان از امکانات رفاهی کم تری به نسبت مردان استفاده کنند. تغییرات دولت ها و ساختار مجلس و سیاست های کشور نیز به شدت بحث اشتغال زنان را تحت تاثیر قرار می دهد. برای مثال شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۹۱ طرحی را با عنوان «طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده» به مجلس پیشنهاد کرد که در ماده ۹ آن آمده است: «در کلیه بخش های دولتی و غیردولتی اولویت استخدام به ترتیب با مردان دارای فرزند و سپس زنان دارای فرزند است. به کارگیری یا استخدام افراد مجرد واجد شرایط در صورت عدم وجود متقاضیان متاهل واجد شرایط، بلامانع است» این یعنی زنان، به ویژه زنان بدون فرزند و زنان مجرد، شانس اشتغال بسیار کم تری خواهند داشت. درست است که زنان متاهل ذیل امکانات رفاهی شوهران خود می روند اما تکلیف زنان مجرد و یا سرپرست خانوارها چه می شود؟ این وضعیت تبعیض در محیط کاری باعث بروز چالش های زیادی من جمله افزایش و تهییج نگاه فمینیستی و اختلاف بین جنس مرد و زن می شود.

و) کمبود عرضه اشتغال مناسب

دسترسی زنان به مشاغل خاص و مدیریتی کلان کشور سخت و تقریبا ناممکن است؛ به دلیل سرپرست خانوار بودن مرد، حضور مردان و روابط شغلی موجود بین کارفرما و کارگر، اغلب کسانی که برای شغل های خاص درنظر می گیرند، مردان سرپرست خانوار هستند؛ زنان متاهل و زنان مجرد در اولویت های بعدی قرار خواهند گرفت. علاوه بر این، مشاغلی که با عنوان استخدام شغلی برای زنان صورت گرفته است، اغلب مشاغل سطح سه و یا سطح چهار جامعه است که زنان یا مجبور به کار کردن در محیط شغلی آزاد و یا انجام کارهای متفرقه به عنوان شغل خانگی هستند.

با توجه به مشکلات موجود، نهاد های فرهنگی و دولتی ذی الربط نیازمند یک بازنگری و نظارت عمیق در حوزه اشتغال زنان هستند؛ وضعیت اشتغال زنان در عرصه اجتماعی خود یک موهبتی ست که می توان به وسیله آن، از ظرفیت ارزشمند زنان استفاده کرد و باعث پیشرفت روزافزون کشور شد.



۱- شورای اجتماعی کشور (۱۳۹۶). پیمایش ملی وضعیت اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی جامعه ایران، گزارش کشوری، با همکاری

دانشگاه تهران و دفتر طرح های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

۲- کاردوانی، راحله (۱۳۹۷). اشتغال زنان- ضرورت یا انتخاب، روزنامه کیهان.

۳- توانچه، میترا (۱۳۹۴). چالش های اشتغال زنان، پیک حق - نگاشت های میترا توانچه.

۴- زنده دل، مونا (‍۱۳۹۷). نگاهی به قوانین حاکم بر اشتغال زنان در ایران.