عوامل بهبود سطح تعهد و وفاداری کارکنان
امروزه مدیران در رده های مختلف باید تعهد،وفاداری و پایداری خود و کارکنان به سازمان را حفظ کرده و آن را پرورش دهند. مشاهده عدم رضایت برخی از کارکنان از انعکاس کارهای انجام شده خود در سطوح بالاتر توسط سرپرستان مستﻘیم خود، لزوم و اهمیت تشویق و تعهد بیشتر کارکنان به مشارکت در حل مسایل مربوط به کار و مشکلات عمومی سازمان را حائز اهمیت کرده است.لذا کارکنان به عنوان ارزشمندترین منبع سازمان برای شکوفایی استعداد و دستیابی مستمر به عملکرد عالی سازمانی،گروهی و فردی محسوب می شوند.بدون شک دنیای کنونی، دنیای سازمان ها است و متولیان این سازمان ها انسان ها هستند؛انسان هایی که در کالبد سازمان روح میدمند، آن را به حرکت درمی آورند و اداره می کنند. سازمان ها بدون وجود نیروی انسانی نه تنها مفهومی ندارند، بلکه اداره آنها نیز میسر نخواهد بود. حتی با وجود فناورشدن سازمان ها و تبدیل آنها به توده های از سخت افزار، همچنان نقش انسان به عنوان عاملی حیاتی و راهبردی در بقای سازمان کاملا مشهود است. براین اساس منابع انسانی و جنبه های عملکرد منابع انسانی ارزشمندترین منبع سازمان های امروزی به شمار می آیند چرا که به تصمیمات سازمانی شکل داده، مسائل و مشکلات سازمان را حل نموده و بهره وری را ارتقا می بخشد.
عدالت به عنوان یک نیاز اساسی برای زندگی جمعی انسان ها همیشه در طول تاریخ مطرح بوده است،بطوری که اساسی ترین معرفت در ادیان آسمانی ،شناخت خداوندبه امرکننده به عدل و به پا دارنده ی عدل استکه اساس رابطه انسان با خدا نیز هست. ازسوی دیگر بیشتر عمر انسان ها در سازمان ها یا در ارتباط با سازمان ها سپری می شود. سازمان، سیستمی اجتماعی است که حیات و پایداری آن وابسته به وجود پیوندی قوی میان اجزا و عناصر تشکیل دهنده آن است که عدم رعایت عدالت می تواند موجب جدایی و دوری این اجزا از یکدیگر شود و در نهایت رشته های پیوند میان این اجزا را از بین ببرد. برطبق تیوری محرومیت نسبی، هنگامی که افراد به این باور می رسند که دریافتی آنها با ستاده های دریافت شده توسط افراد دیگر که در موقعیت مشابه آنها قرار دارند در تعادل نمی باشد، حس بی عدالتی در آنها بر می خیزد. چنانچه افراد احساس می نمایند که سهم منصفانه ای دریافت نکرده اند و در مﻘایسه با دیگران با طرز ناعادلانه ای متضرر شده اند، آنها ممکن است سیستمی را که سبب چنین شرایطی برای ایشان بوده به چالش بکشند.
به طور کلی، هر سازمانی نیاز به نیروی انسانی منحصر به فردی دارد که ماهر و توانا بوده تا مهم ترین عنصر برای دستیابی به هدف مورد نظر باشد. یک سازمان موفق با بدست آوردن یک کارمند شایسته و حفظ کارکنان خود برای کار در سازمان می تواند دیده شود. اشتیاق در کار، همچنین میل به ادامه کار و نشان دادن وفاداری به سازمان به تعهد سازمانی تصویر مثبتی می بخشد زیرا به عنوان یکی از روش های دستیابی به آن تلقی می شود. استفاده از مشارکت کارکنان در تصمیم گیری و فراهم آوردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان، تعهد و پایبندی را بیشتر کنند. بهبود تعهد سازمانی را می توان از طریق اولویت بندی عدالت در سازمان به دست آورد. عدالت سازمانی از طریق ادراک کارکنان نشان داده می شود که می تواند تاثیر مثبتی بر سازمان بگذارد. عدالت سازمانی با ارزیابی مبتنی بر ابعاد عدالت سازمانی می باشد که شامل عدالت توزیعی،عدالت رویه ای و عدالت مراوده ایی است و این ابعاد که با ابعاد بین فردی و اطلاعاتی مرتبط است ، پشتیبانی می شود.بر اساس برخی تحقیقات، گزارش شده است که عدالت سازمانی تاثیر مثبتی بر تعهد سازمانی دارد. با این حال، برخی تحقیقات دیگر به این نتیجه رسیدند که تاثیر عدالت سازمانی بر تعهد سازمانی ثابت نشده است.
همچنین فرهنگ سازمانی همان ارزش های اساسی، باورها و اصول اخلاقی است که، نقش پایه ای را برای یک سیستم مدیریت سازمانی ایفا می کند، این موضوع خود بر تعهد و وفاداری، عملکرد کارکنان و اثربخشی سازمان نقش بسزایی دارد. از آنجایی که نیروی انسانی کمیاب ترین و گران ترین سرمایه های هر سازمان محسوب می شوند، بدون در نظر گرفتن فرهنگ و تاثیرات آن بر سایر جنبه های سازمانی از قبیل رفتارهای کاری، تعهد سازمانی، رضایت شغلی، رفتار شهروندی سازمانی، شیوه انجام امور و عملکرد، هرگونه تغییر و یا دستیابی به عملکرد بهینه و اثربخشی سازمان میسر نمی باشد. همچنین، این مساله نباید منجر به عدم توجه به خصوصیات فردی و رفتاری متفاوت افراد سازمان گردد. فرهنگ سازمانی، شیوه زندگی یک سازمان است و با توجه به اینکه منبع اصلی هر سازمانی، منبع انسانی آن است، تعهد کاری و عملکرد افراد در سازمان، متاثر از فرهنگ آن سازمان خواهد بود؛ از سوی دیگر، هیچ سازمانی نمی تواند موفق شود، مگر اینکه اعضا و کارکنان آن سازمان، نسبت به آن، نوعی تعهد داشته باشند و در جهت تحقق اهداف آن تلاش کنند.
علاوه بر عدالت سازمانی و فرهنگ سازمانی، سازمان هایی که به منابع انسانی خود اهمیت می دهند، با درک کلی از حمایت سازمانی، عملکرد کارکنان را بهبود می بخشد. بر اساس قاعده متقابل تبادل اجتماعی، حمایت سازمانی و حمایت ادراک شده توسط کارکنان،آنها را تشویق می کند تا در راستای جبران به سازمان سخت کار کنند، بنابراین حمایت سازمانی و حمایت ادراک شده به طور قابل توجهی بر عملکرد منابع انسانی را افزایش می دهد و در نتیجه وفاداری و تعهد سازمانی آنها را تقویت می نماید. این امر توسط بسیاری از مطالعات تجربی تایید شده است. افزایش حمایت مافوق از کارکنان, توجه به رفاه و آسایش، پاداش ها و پیشرفت شغلی آنان می توان حمایت سازمانی ادراک شده کارکنان را ارتقاء بخشید که این امر پیامدهای مثبتی مانند وابستگی عاطفی, تعلق خاطر به سازمان, کاهش غیبت و ترک از سازمان را به دنبال خواهد داشت. حمایت سازمانی ادراک شده به برداشت کارکنان از میزان توجه سازمان به تلاش, سلامتی و آسایش آن ها اشاره دارد و تعهد سازمانی نیز به معنی تعلق خاطر کارکنان به اهداف سازمان است.