وقایع نگاری خورشید مطبوعات بوشهر! (درنگی در کتاب «از ظلم آباد تا تلخی های آنچه گذشت» از آقای خورشید فقیه)

6 آذر 1402 - خواندن 5 دقیقه - 424 بازدید

وقایع نگاری خورشید مطبوعات بوشهر!

(درنگی در کتاب «از ظلم آباد تا تلخی های آنچه گذشت» از آقای خورشید فقیه)

در اوایل دهه هشتاد برای نخستین بار با نام «خورشید فقیه» آشنا شدم. مقالات بی پرده، نگارش های بی پروا، نگاه های دقیق و عمیق و لحن انتقادی نوشته ها، به سرعت مرا جذب خود کرد. سبک و سیاق مقالات «فقیه»، اوضاع فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه را در می نوردید و به پشتوانه سالها مطالعه و تحقیق و پژوهش، بسیار راهگشا و امیدوارکننده بود و برخلاف دیگر نوشته ها تنها مطالب گذشته نگر را در بر نمی گرفت و ملال آور نبود؛ بلکه نوشته ها بر اساس رخدادهای گذشته و با نگاهی به اوضاع حال، در یک چرخش قلم به هم پیوند می خورد و طرحی نو در می انداخت. باید در نظر داشت در میان امواج خروشان نوشته های «خورشید فقیه» همیشه طنزی نهفته است که قلمش را به نوشتار «رسول پرویزی» نزدیک می کند و این خود همواره در ذهن خواننده مقالات باقی می ماند.

چندی پیش کتاب جدید خود را مثل همیشه به رسم یادبود و با بزرگواری به من داد. با اینکه کتاب «مجموعه مقالات مطبوعاتی خورشید فقیه» مربوط به سه دهه پیش است، اما حرارت و گرمی نگارش مقالاتش، همچنان در صفحات کتاب موج می زد که حاصل آن این سطور است. البته امروز که دوباره مقالات «خورشید فقیه» را می خوانم بهتر و بیشتر عمق رخدادها و فاجعه ها را درک می کنم. آن روز جوانی بیست ساله بودم و اکنون در آستانه چهل سالگی!



کتاب مجموعه مقالات «خورشید فقیه» که برای آن، نام اولین و آخرین مقاله کتاب «از ظلم آباد تا تلخی های آنچه گذشت»، برگزیده شده - از 5 فصل حاوی بیش از 70 مقاله تشکیل یافته که در واقع جلد اول از این سری مقالات است که در یک جلد به همت انتشارات پاتیزه روانه بازار کتاب می شود. این کتاب نوشتارهایی است از جنس دیروز با حال و هوای امروز، هشدارهایی است برای نسل های حال و آینده، بیم و امیدهایی است از شادی و غم های چند نسل پیش از ما برای نسل های پس از ما، اندوخته هایی است از علم، ادب، فرهنگ و هنر برای مسئولین سطح بالای استانی و مسئولین شهر و دیار ما – البته آنان که دل در گرو آبادی وطن دارند – سرنوشت یک معلم دلسوز و وطن دوست است، تجربه هایی است از زندگی تلخ و شیرین انسانی دردمند در خاک تفتیده جنوب، دل نوشته هایی است از گزند روزگار و چرخش ایام پرگداز، نوشته هایی است سرشار از حسرت، ناکامی ها و شادکامی های گذشته و سپری شده و چراغی است برای پیمودن راه حال و آینده! جالب آنکه امروزه حتی با یادآوری این نوشته ها برای برخی افراد، هنوز هم عده ای آن را برنمی تابند و این خاصیت نوشتار«خورشید فقیه» است. انتقاد و نقد عملکرد و پیگیری سوژه های افکار عمومی جامعه با قلمی دلسوز از مشخصات مقالات این کتاب است. چه بسا قلم هایی که در این راه فرسود و چه بسا دولتمردی که از نگارش یک مقاله، شب به صبح نیاسود...!



باری این کتاب حاصل 50 سال تجربه مطبوعاتی یک روزنامه نگار کهنه کار است. شیوه ای نوین برای نگارش مقالات و موضوعات اجتماعی، فرهنگی و... با رویکرد انتقادی و پویا برای چاره جویی و راهگشایی و گذر از بحران هاست. روش«فقیه» در نگارش مقالات سبکی جذاب و خواندنی است و به نوعی وقایع نگاری جامعه امروز ما را در بر می گیرد. هیچ موضوع ریز و درشتی از تیررس قلمش مصون نیست. خواه موضوع سریال یوسف پیامبر باشد یا برجام و ترامپ، بندر آزاد بوشهر باشد و یا تعامل با همسایگان عربی ما در خلیج فارس، خواه شهرداری باشد یا نیروی انتظامی و قوه قضاییه، میراث فرهنگی باشد یا بافت قدیم و یافته های باستان شناسی، بیمه درمانی باشد و اوضاع جامعه پزشکی و یا حتی بررسی یک فتوای شرعی!

به هر حال شما با انبوهی از مطالب گوناگون از چندین زاویه و نگاه جذاب و خواندنی با بن مایه های طنز و روایت های تاریخی مواجه می شوید که همین موجب گیرایی مطالب اولین جلد از «مجموعه مقالات خورشید فقیه» است. امید که دفترهای دیگر این کتاب هم یکی پس از دیگری از چاپ به سلامت به درآید و برای آیندگان یادگاری باشد از یک نوع مطالبه گری در تاریخ روزنامه نگاری استان بوشهر که قدر مسلم ثبت و ضبط تاریخ خواهد شد.

و سخن آخر اینکه برای من شادی ها، حسرت ها، غم ها و تلخی ها، بغض های فروخفته و فرو خورده که بر «خورشید فقیه» گذر کرده یادگاری خواهد ماند از زندگی یک نسل، که با این امیدها و آرزوها، دردها و رنج ها زندگی کرد و همچنان مطالبه گر و امیدوار است. باشد که قلم خورشید بماند و بماند و بماند آنچنان که خورشید می ماند.