آموزش بهلول عاقل چگونه خوردن ، خوابیدن و سخن گفتن را به شیخ جنید بغداد

11 مرداد 1404 - خواندن 4 دقیقه - 34 بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم 


✍️آورده اند که شیخ جنید بغداد به عزم سفر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او. 

شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند او مردی دیوانه است. 

✅گفت او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند. 

✅شیخ پیش او رفت و سلام کرد. 

✅بهلول جواب سلام او را داد و پرسید چه کسی هستی؟

✅عرض کرد منم شیخ جنید بغدادی.

 ✅فرمود تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می کنی؟ 

✅عرض کرد آری.

 

✅بهلول فرمود طعام چگونه می خوری؟ 

✅عرض کرد: اول «بسم الله» می گویم و از پیش خود می خورم و لقمه کوچک برمی دارم، به طرف راست دهان می گذارم و آهسته می جوم و به دیگران نظر نمی کنم و در موقع خوردن از یاد حق غافل نمی شوم و هر لقمه که می خورم «بسم الله» می گویم و در اول و آخر (غذا خوردن ) دست می شویم.


✅بهلول برخاست و فرمود تو می خواهی که مرشد خلق باشی در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمی دانی و به راه خود رفت.

 

✅مریدان شیخ به او گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است. 

✅ شیخ خندید و گفت سخن راست را از دیوانه باید شنید و از عقب او روان شد تا به او رسید. ✅بهلول پرسید چه کسی هستی؟ 

✅جواب داد شیخ بغدادی که طعام خوردن خود را نمی داند.

 

✅بهلول فرمود: آیا سخن گفتن خود را می دانی؟

 ✅عرض کرد آری. سخن به اندازه می گویم و بی حساب نمی گویم و به قدر فهم مستمعان می گویم و خلق را به خدا و رسول دعوت می کنم و چندان سخن نمی گویم که مردم از من ملول شوند 

 

✅بهلول گفت گذشته از طعام خوردن سخن گفتن را هم نمی دانی. پس برخاست و برفت. 

✅مریدان گفتند یا شیخ دیدی این مرد دیوانه است؟ تو از دیوانه چه توقع داری؟ 

✅جنید گفت مرا با او کار است، شما نمی دانید. باز به دنبال او رفت تا به او رسید.

✅ بهلول گفت از من چه می خواهی؟

 تو که آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی دانی، آیا آداب خوابیدن خود را می دانی؟ 

✅عرض کرد آری. چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه خواب می شوم، پس آنچه آداب خوابیدن که از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم ) رسیده بود بیان کرد.

✅بهلول گفت فهمیدم که آداب خوابیدن را هم نمی دانی. خواست برخیزد جنید دامنش را بگرفت و گفت : 

✅ ای بهلول ! من هیچ نمی دانم، تو قربه الی الله مرا بیاموز.


✅بهلول گفت: چون به نادانی خود معترف شدی تو را می آموزم. 

🔷بدان که اینها که تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن طعام آن است که لقمه باید حلال باشد و اگر حرام را صد از این گونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود.

(و به فرموده ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کسی که از راه حرام مالی را کسب کند ، خدای سبحان صدقه ، برده آزاد کردن ، حج و عمره او را قبول نمی کند. 

📚ثواب الاعمال ، ص۲۸۳ ). 


🔷 بهلول در مورد چگونه سخن گفتن گفت : در سخن گفتن باید دل پاک باشد و نیت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدای باشد و اگر برای غرضی یا مطلب دنیا باشد یا بیهوده و هرزه باشد، هر عبارت که بگویی آن وبال تو گردد.

پس سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد. ( چرا که طبق فرموده ی رسول خدا: (صلی الله علیه و آله ) گرفتاری انسان به خاطر زبان اوست. 

📚 بحار الانوار، ج ۶۸، ص۲۸۶). 


🔷 و در خواب ، اینها که گفتی همه فرع است؛ 

اصل این است که در وقت خوابیدن 

در دل تو بغض و کینه و حسد بشری نباشد.


✅جنید گفت: جزاک الله خیرا!