برنامه ریزی و تاثیرات متقابل بر مدیریت دولتی

18 آبان 1402 - خواندن 4 دقیقه - 502 بازدید

برنامه ریزی به کار در یک طرح کلی و کارهایی که باید انجام شوند و همچنین روش های انجام آنها برای دستیابی به اهداف تعیین شده سازمان اشاره دارد. در عین حال می توان از آن به عنوان نگاه به آینده و تصمیم گیری در مورد آنچه که باید به وقوع رویدادها منجر شود نام برد. برنامه ریزی یکی از مهم ترین نقش ها در مدیریت است زیرا نمونه اولیه فعالیت های دیگری را که باید دنبال شوند را تعیین می کند.به این دلیل که اولین نقشی است که انجام می شود و پیامدهای آن برنامه هایی است که مستقیما برای اعمال اعضای کارکنان انجام می شود، غالب است. در یک دولت، برخی از برنامه ها برای خدمت به یک پروژه خاص ساخته می شوند، در حالی که برخی دیگر ماهیت نسبتا دائمی دارند، از این رو به عنوان برنامه های ثابت که شامل رویه ها، سیاست ها و همچنین روش ها می شوند، نامیده می شوند.در ساده ترین شکل، برنامه ریزی فعالیتی است که می تواند توسط هر یک از اعضای دولت انجام شود، زیرا شامل تعیین ماموریت ها، اهداف و همچنین اقداماتی برای دستیابی به آنها می شود لذا .فارغ از هر گونه جهت گیری فکری و بینش اجتماعی و سیاسی مقایسه این نوع از برنامه را در رابطه با کشور ایران و سایر کشورهای هم سطح ومیزان موفقیت و کارآیی آنها را به عهده خواننده محترم میگذارم که در اینجا بنا به محدودیتهایی از بررسی و تحلیل این موضوع خودداری میشود.برنامه ریزی در یک طیف گسترده، تصمیم گیری و همچنین انتخاب اقدامات آینده از میان جایگزین های تعیین شده را در بر می گیرد. در مدیریت دولتی، برنامه ریزی نقش بسیار چشمگیری دارد زیرا شکافی را که در کنار آن قرار دارد و قصد دارد در آینده باشد را پر می کند و بنابراین نیاز به آوردن چیزهای جدید و همچنین راهبردهای اجرایی قابل اجرا دارد.در مدیریت دولتی بدون برنامه ریزی، اقدامات بی هدف هستند. نقش مهمی در حصول اطمینان از اینکه اعضا از اهداف، وظایف، دستورالعمل هایی که باید پیروی کنند و همچنین اهداف خود را در مدیریت برای جریان کارآمد اهداف مورد نظر می دانند، ایفا می کند. برنامه ریزی مجموعه ای از مولفه ها را در بر می گیرد که عبارتند از:تدوین استراتژی ها و برنامه ها.تدوین فرآیندهای تصمیم گیری.تعیین اهداف.ارزیابی منابع زیست محیطی.در مدیریت دولتی شایستگی های مختلفی وجود دارد که با برنامه ریزی همراه است. برخی از آنها شامل تامین سازمان با مدیریت شرکت و همچنین ساختار مالی برای تغییر ماهرانه از کنترل توسعه دهنده است.این به طور خاص از طریق تعیین اهداف موثر و همچنین قابلیت دستیابی انجام می شود. چنین اهدافی فرار از ارزیابی های بزرگ و نیز دوری از ارزیابی های خاص را در بر می گیرد. برای دستیابی به چنین مدیریت شرکتی، اهداف تعیین شده باید به تداوم برنامه های رضایت بخش و همچنین سازمانی بدون تنش کمک کند. یکی دیگر از شایستگی های یک مدیریت دولتی این است که صاحبان حق دارند در مدیریت سازمان ها شنیده شوند.