چکیده تحلیلی مقاله «معنای شناختی ماده ولی در لغت فصیح»
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد الله بجمیع محامده و مکارمه و التسبیح له فی الغدو و الاصال کما یسبح فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیه اسمه و الصلاه و السلام علی اشرف نذره محمد و علی اله ایات الله و مثل نوره فاطمه الزهراء و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله
پژوهش «بررسی معنای شناختی ماده "ولی" در لغت فصیح»، مطالعه ای معناشناختی است که با رویکردی مسئله محور، به تحلیل ساختار مفهومی ماده «ولی» در زبان عربی فصیح می پردازد. هدف آن است که امکان شناسایی یک محور معنایی ثابت (central or prototypical meaning) در میان طیفی از استعمالات گوناگون این واژه بررسی شود.
این تحلیل، در چهارچوب نظریه ای موسوم به روح معنا(Spirit of Meaning Theory) صورت گرفته است؛ دیدگاهی برگرفته از سنت های تفسیری و لغوی اسلامی که به جای تکیه صرف بر فرض های اشتقاقی یا تطبیقات مصداقی، تلاش دارد نوعی همگرایی مفهومی در بطن واژگان را تبیین کند. مسئله محوری آن است که آیا می توان معانی مختلف واژه «ولی» – مانند ناصر (supporter)، دوست (friend)، متصرف (authority-holder)، صاحب امر و قائم مقام – را حول مفهومی هم سنخ و هسته ای صورت بندی کرد.
نکته مهم در روش شناسی مقاله آن است که نویسنده با پرهیز از فروکاستن مسئله به اثبات یک مدعا، کوشیده است فرایند معناشناسی را در مقام فهم و نه الزام پی گیری کند؛ به این معنا که هدف اصلی، شناسایی الگوهای مفهومی پشتوانه کاربردهای لغوی است، نه تحمیل یک معنا بر دیگر معانی. از همین رو، نظریاتی همچون:
- Prototype Theory
- Radial Category Theory
- Frame Semantics
- Semantic Network Models
- و Family Resemblance Structures
نه در جایگاه مبانی تطبیقی مستقیم، بلکه به منزله افقی مفهومی(conceptual horizon) برای توضیح انسجام درونی معانی به کار رفته اند.
در سطحی عمیق تر، مقاله به مسئله ای می پردازد که در فضای اصول فقه، جایگاهی بنیادین دارد: یعنی نقش حجیت (ḥujjiyya) و اطمینان عقلایی (epistemic certainty) در پذیرش معنا. برخلاف تلقی صرفا زبانی از معنای واژگان، در دستگاه استنباطی اسلامی، آنچه اهمیت دارد ظهور معتبر و قابلیت احتجاج به معنا در مقام استناد شرعی است. مقاله، در این راستا، می کوشد نشان دهد که شناسایی معنای مرکزی نه تنها در تحلیل زبانی، بلکه در مقام تولید اطمینان عقلایی نسبت به مراد شارعنیز دارای اثر معرفتی است.
از سوی دیگر، جایگاه ماده «ولی» در متون دینی – به ویژه قرآن کریم – و ارتباط آن با مفاهیم حساسی چون ولایت (wilāya)، امامت (imāma)، و تصرف شرعی (legitimate authority)، لزوم بازاندیشی دقیق در ساختار معنایی این واژه را دوچندان می سازد. فهم ناصحیح از شبکه معنایی «ولی» می تواند به انحراف در تلقی از جایگاه حقوقی و الهی برخی مفاهیم بنیادین بینجامد؛ در حالی که تحلیل مبتنی بر semantic salience و conceptual centrality، امکان ارائه تفسیری مستدل، یکپارچه و قابل دفاع را فراهم می سازد.
در نتیجه این پژوهش بر اساس تحلیل متون فصیح، اعم از آیات قرآنی، اقوال لغویین، اشعار عرب جاهلی، و اقوال مفسرین کلاسیک، به این نتیجه می رسد که این مفاهیم در پیرامون یک معنا با ثبات نسبی سازمان یافته اند؛ معنایی که در قالب عبارت «ما له حق التصرف»، یعنی the one who has the right of disposal or authority to act، تقریر شده است.
چکیده تحلیلی مقاله «معنای شناختی ماده ولی در لغت فصیح»
