چرا در نهضت ترجمه توجه چندانی به آثار افلاطون نشد؟

3 خرداد 1404 - خواندن 6 دقیقه - 40 بازدید
 
چرا در نهضت ترجمه توجه چندانی به آثار افلاطون نشد؟
رضا مختاری خویی

چکیده
برخلاف ترجمه تقریبا همه آثار ارسطو به عربی در نهضت ترجمه، اما فقط بخش اندکی از آثار افلاطون و آن هم بصورت گزارش و عمدتا گزینش هایی که امثال جالینوس و دیگران کرده بودند ترجمه شد؛ و در حالیکه در بدو امر به نظر می رسد فلسفه افلاطون به نسبت فلسفه ارسطو دینی تر باشد اما اقبال به آثار ارسطو خیلی بیشتر از آثار افلاطون بود. نوشتار حاضر در پی بررسی چرایی این امر مهم در نهضت ترجمه است و با مطمح نظر قرار دادن عوامل تاریخی و محتوایی، برخی علل کلی این امر را چنین می پندارد: نگاه ایدئولوژیک و پیامبرگونه به ارسطو و اقبال خاص مامون به وی و در نتیجه ترجمه همه آثار او و در عین حال نسبت دادن آثار سایر فلاسفه به وی برای مقبول تر واقع شدن، فصاحت و بلاغت چشمگیر زبان یونانی آثار افلاطون و لزوم آشنایی گسترده با فرهنگ یونانی برای درک دقیق آثار وی، که ترجمه آثار او را بسیار دشوارتر می کرد، دلیل دیگر عوامل درونی و نوع فلسفه افلاطون است که علاوه بر وفور عناصر فرهنگی و غیرفلسفی، شاهد پیوند حوزه های مختلف فکری در فلسفه افلاطون و ملازمه آن ها هستیم بگونه ای که آثار مختلفش در هم تنیده است و بدون فهم و اخذ همه اجزای فلسفه وی کمتر می توان یک اثر او را مورد استفاده قرار داد و حتی در یک اثر واحد نیز اجزای پراکنده گوناگونی حضور دارند، برعکس فلسفه ارسطو که به راحتی می توان اجزای مختلفی از فلسفه وی را بدون اخذ سایر قسمت های آن به کار گرفت.
در اینجا لازم است از دکتر مهدی قوام صفری [دانشگاه تهران] به دلیل تذکرات ارزنده شان حداقل نامی به میان آورده و قدردانی نمایم. ایشان به همراه دکتر امیرحسین ساکت [دانشگاه شهید بهشتی] از اساتید آشنا به زبان یونانی و از متخصصین برجسته فلسفه یونان هستند. دلبستگی من به این بحث و تلاش برای واکاوی پیوندهای تاریخی آن ریشه در درسگفتارها و سمینارهای دکتر ساکت دارد؛ دروس ایشان انگیزه فکری لازم برای پژوهش پیرامون این موضوع را در من ایجاد کرد؛ این تحقیق نمی توانست بدون توجه به این آثار عملی شود، و دین من به ایشان در اغلب صفحات این مقاله آشکار است. من از ایشان سپاسگزارم و امیدوارم دستاورد نهایی مقاله تا حد قابل قبولی همانی باشد که ایشان می خواسته و در ذهن خود داشته اند؛ با این همه مسئولیت نقص های مقاله با من است.

 ....

نتیجه گیری
به طور خلاصه، به نظر می رسد این عمدتا سلطه فکری و سیاسی خلفای بنی عباس بود که نحوه بازنمایی فلسفه یونان در جامعه اسلامی را شکل می داد؛ پیامبر انگاری ارسطو در عالم اسلام، و از سوی دیگر خواب دیدن وی توسط مامون، مبین علاقه او به فلسفه ارسطویی بود. هرچند که به نظر نمی رسد این علاقه به ارسطو قبل از مواجهه با فلسفه رقیبش یعنی افلاطون، در قلب متولیان نهضت ترجمه و مخصوصا خلفای عباسی ریشه دوانده باشد، اما اگر چنین نیز بوده باشد بی شک بعدها مواجهه با دافعه و دشواری های موجود در فلسفه افلاطون، مامون را از خوابی که دیده بود بسیار خرسند نموده است؛ دشواری هایی همچون زبان یونانی فصیح و آکنده از سنت های کهن یونانی و ضرب المثل ها و اشعار و...  که ترجمه آثار افلاطون را بسیار دشوار می کرد؛ همچنین صحبت از فلسفه سیاسی و تعیین تکلیف نحوه حکومت داری و قواعد زندگی سیاسی و اجتماعی، در آثار افلاطون که با فلسفه وی در هم تنیده بود، طبیعتا نمی بایست چندان خوشایند خلفای عباسی باشد و چه بسا زمینه ساز طغیان و نارضایتی های مردمی نیز واقع شود؛ برخلاف فلسفه ارسطو که به هیچ عنوان چنین قابلیتی را در خود ندارد. از سوی دیگر فلاسفه و متولیان نهضت ترجمه می دانستند در زمانی که فلسفه به خودی خود مورد مخالفت های شدید است با ترجمه کردن آثار افلاطون و در اختیار قرار دادن اندیشه های اخلاقی و سیاسی وی که قرابتی با آموزه های اسلامی ندارد، و در واقع سر سوزنی افشاگری، خرمن آرزوهایشان را خواهد سوزاند. و البته در این میان ترجمه و منتشر کردن برخی آثار نوافلاطونی به نام ارسطو خلاء فلسفه افلاطون را به نحو زیادی پر می کرد. خلاء حضور خود افلاطون نیز با انتشار آثار منحول به نام وی پر می شد؛ شاید واقعیت این باشد که آنان به درستی دریافته بودند که فلسفه در آن برهه، فقط با وارونه خوانی آثار افلاطون و صرفا با بسنده کردن به عنوان «افلاطون الهی» شانس پیشرفت دارد.



عناوین مقاله:
۱. مقدمه
۲. جمع مسیحیت با فلسفه؛ از افلاطون تا ارسطو
۳. نسبت فلسفه افلاطون با عقاید اسلامی
۴. عظمت بخشیدن به ارسطو با پیامبرسازی و خواب دیدن!
۴_۱. مامون و خواب دیدن ارسطو
۴_۲. پیامبرانگاری ارسطو با حدیث جعلی عمرو عاص
۵. مترجمین نهضت ترجمه چه میزان یونانی می دانستند؟
۵_۱. نبود مترجمان حرفه ای و لزوم تقویت زبان یونانی توسط مترجمین
۵_۲. ترجمه نشدن آثار مرتبط با ادبیات عالی و تاریخ یونان
۶. آیا آثار افلاطون به سریانی ترجمه شده بود؟
۷. عوامل درونی «دوری از آثار افلاطون و اقبال به ارسطو»
۷_۱. پیوند حوزه های مختلف فکری در فلسفه افلاطون و ملازمه آن ها
۷_۲. وفور عناصر فرهنگی و غیرفلسفی در آثار افلاطون و خلوص فلسفی آثار ارسطو
۷_۳. امکان استفاده از منطق، طبیعیات و حتی اخلاق ارسطو بدون توجه به الهیات و جهان بینی او، برخلاف فلسفه افلاطون
۸. نتیجه گیری


دانلود مقاله:

https://civilica.com/download/users/paper/632129/