شوری خاموش

18 مهر 1402 - خواندن 2 دقیقه - 191 بازدید



در دسترس بودن، به معنای ارائه دادن یک برداشت ثابت به اطرافیان از خود می باشد و آگاهانه خود و دیگران را خسته کردن است.

سالک یاد می گیرد که خودش را جدی نگیرد ، به این طریق که خود مهم بینی و تاریخچه شخصی خود را حذف می کند.

حال وقتی خود را جدی نمی گیرد چطور می تواند کس دیگر یا چیز دیگر را جدی بگیرد و چون تمام این ها به هیچ وجه به معنای لطمه زدن به جسم خود یا در دسترس بودن اطرافیان (به معنای ارائه دادن یک برداشت ثابت به اطرافیان از خود نمی باشد) . پس بدون جدی گرفتن جدی می گیرد .

کسی که ناشناخته را دوست دارد با خود شوخی می کند. مسلم و واقعی و قطعی پنداشتن همه چیز ملالی کشنده را پیامد دارد.

در دسترس نبودن :

1- در سطح «اجتماع و افراد»: نمی گذاریم که اجتماع ما را به جلو براند و در ما نفوذ کند مگر به اراده خودمان .

2- در سطح «ذهنی– فکری» در دسترس ذهن نفس اغواگر نبودن: پس در سطح ابتدایی افکارمان را جدی نمی گیریم و به آن توجه نمی کنیم . در سطح پیشرفته فکرمان را خاموش می کنیم (سکوت درون).

3- در سطح «کلامی»: دست خودم نبود از دهانم پرید. منطق یا نطق یا کلام از ذهن ناشی می شود و ذهن نفس اغواگر غالب است، پس خروجی که از دهان است به شدت کنترل خواهد شد.

4- در سطح «عمل»: رهبانیت و محروم کردن و پنهان و مخفی شدن، خودش در دسترس بودن است. نه به چیزی می چسبی و نه از چیزی محروم می کنی.

این وارستگی درنهایت به شوری خاموش می رسد.

160:298+ 6:278 +181:87 3:29 4:58