ادراک کارکنان از مذاکرات حقوق و دستمزد: چالش کمیت محوری در غفلت از کیفیت سازمانی

28 اردیبهشت 1404 - خواندن 2 دقیقه - 140 بازدید

در فضای رقابتی و متغیر بازار کار، مذاکرات حقوق و دستمزد به یکی از مهم ترین نقاط تماس بین کارکنان و واحد منابع انسانی تبدیل شده است. در بسیاری از سازمان ها، کارکنان هنگام مذاکره برای استخدام یا ارتقا، عمدتا بر میزان دریافتی مالی تمرکز می کنند و جنبه های کیفی همچون فرهنگ سازمانی، تعادل کار و زندگی، یا احساس تعلق را در اولویت قرار نمی دهند. این رویکرد اگرچه در ظاهر منطقی به نظر می رسد، اما پژوهش ها نشان می دهند که غفلت از عوامل کیفی می تواند در بلندمدت رضایت شغلی و پایداری کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد.

مطالعات متعدد تایید می کنند که تمرکز صرف بر دستمزد، اگر با غفلت از متغیرهایی چون فرهنگ حمایتی، معنا و ارزش شغل، و فرصت های رشد همراه باشد، منجر به نارضایتی پنهان و افزایش فرسودگی شغلی می شود. کارکنانی که تنها به دستمزد توجه می کنند، پس از ورود به سازمان هایی با جو منفی، ساختار سلسله مراتبی خشک یا عدم انعطاف پذیری، اغلب دچار سرخوردگی می شوند. در مقابل، محیط هایی که گرچه حقوقی متوسط دارند ولی ساختاری همدلانه، ماموریت محور و توسعه گرا ارائه می دهند، نرخ بالاتری از وفاداری و ماندگاری را نشان می دهند.

تمرکز بر حقوق بالا ممکن است در کوتاه مدت انگیزه ایجاد کند، اما بدون زیرساخت های کیفی، منجر به خروج زودهنگام و نارضایتی می شود. از سوی دیگر، توجه صرف به کیفیت بدون در نظر گرفتن مزایای مالی کافی نیز نمی تواند انگیزش پایدار ایجاد کند. تعادل میان این دو، کلید اثربخشی در نگهداشت منابع انسانی است.

ادراک کارکنان از مذاکرات حقوق، نیازمند بازتعریف است. آموزش کارکنان برای شناخت اهمیت مولفه های کیفی، و ایجاد شفافیت سازمانی در معرفی مزایای غیرمالی، گامی مهم در جهت انتخاب آگاهانه و ایجاد رضایت بلندمدت خواهد بود. منابع انسانی باید مذاکره را نه فقط فرآیند تعیین عدد، بلکه فرصتی برای همسوسازی ارزش ها و انتظارات تلقی کند.