الزام راهبردی جهت سنجش معتبر شایستگیها

28 اردیبهشت 1404 - خواندن 2 دقیقه - 103 بازدید

شایستگی های رفتاری به عنوان ابعاد پنهان ولی اثرگذار بر عملکرد شغلی، جایگاه ویژه ای در نظام های نوین مدیریت منابع انسانی یافته اند. این شایستگی ها، مشتمل بر مولفه هایی چون تعهد سازمانی، انعطاف پذیری شناختی، همکاری تیمی، و مسئولیت پذیری حرفه ای، از دیرباز به عنوان پیش بینی کننده های معنادار عملکرد اثربخش در محیط های کاری متغیر مورد توجه پژوهشگران بوده اند (Spencer & Spencer, 1993; Boyatzis, 2008). با توجه به ماهیت چندبعدی این سازه ها، سنجش معتبر و پایای آن ها نیازمند بهره گیری از روش های پیشرفته روان سنجی و طراحی ابزارهای مبتنی بر شواهد تجربی است.

استفاده از کانون های ارزیابی (Assessment Centers)، مصاحبه های ساختاریافته رفتاری، و آزمون های مبتنی بر مدل شایستگی، امکان تحلیل دقیق تری از پروفایل رفتاری کارکنان فراهم می سازد. اعتبار ساختاری و پیش بین این ابزارها، به ویژه در فرایندهای استخدام، ارتقا، و توسعه شغلی، نقش کلیدی در تصمیم گیری های منابع انسانی ایفا می کند. در این میان، روش های تحلیل عاملی، تحلیل چندمتغیره و مدل سازی معادلات ساختاری به عنوان رویکردهای استاندارد در تایید اعتبار روان سنجی ابزارها مورد استفاده قرار می گیرند.
در نهایت، سنجش نظام مند شایستگی های رفتاری نه تنها فرایندی برای ارزیابی فردی، بلکه ابزاری استراتژیک در راستای توسعه سرمایه انسانی و تضمین چابکی سازمان محسوب می شود. بهره گیری از این سنجش ها به سازمان ها کمک می کند تا با شناسایی قابلیت های نرم کارکنان، به مزیت رقابتی پایداری در بازارهای پرشتاب دست یابند.

در عصر تحول دیجیتال و پیچیدگی های محیط های کاری نوین، شایستگی های رفتاری به عنوان شاخص هایی کلیدی برای سنجش ظرفیت های سازگارانه و بین فردی کارکنان، نقشی تعیین کننده در پایداری عملکرد سازمانی ایفا می کنند. اهمیت این شایستگی ها زمانی برجسته تر می شود که فرآیندهای منابع انسانی—نظیر جانشین پروری، توسعه رهبری، و مدیریت استعدادها—بر پایه داده های عینی و سنجش پذیر طراحی و اجرا شوند. در واقع، فقدان ارزیابی علمی این مولفه ها منجر به تصمیم گیری های شهودی، سوگیری های شناختی، و در نهایت ناکارآمدی سیستم های ارزیابی و ارتقای شغلی می گردد. از این رو، تبیین اهمیت سنجش شایستگی های رفتاری نه تنها در چارچوب نظریه های روان سنجی و مدل های شایستگی ضروری است، بلکه به عنوان یک الزام استراتژیک در حکمرانی منابع انسانی آینده نگر، مورد توجه سازمان های یادگیرنده و پیشرو قرار دارد.