برخی از حقوق زن در اسلام ازدیدگاه شهید مطهری ( قسمت سوم :حق مالکیت و استقلال اقتصادی زن )

15 اردیبهشت 1404 - خواندن 8 دقیقه - 27 بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم 


یکی دیگر از حقوق زن در اسلام ، حق مالکیت خصوصی و استقلال اقتصادی زن می باشد که در این راستا اسلام بزرگ ترین خدمت را برای زن انجام داده و این حق مسلم او را احیا و از آن دفاع کرده است. شایسته است جهت اینکه نقش اسلام دراین زمینه بهتر روشن شود ، نخست به وضعیت زن ، از نظر استقلال اقتصادی او در غرب و اروپای چند سال پیش ، اشاره داشته باشیم.

3 – 1 ) استقلال اقتصادی زن در غرب

گزارش های تاریخی از وضعیت رقت بار زنان فرنگی و غربی از لحاظ استقلال اقتصادی حکایت می کند و به خوبی نشان می دهد که آنها تا نیمه دوم قرن نوزدهم ، دارای محجوریت استقلال اقتصادی و ممنوعیت مالکیت خصوصی بوده اند . چنانکه در شرح قانون مدنی ایران آمده است که :« استقلالی که زن در دارایی خود دارد و فقه شیعه از ابتدا آن را [به رسمیت] شناخته است ، در حقوق یونان و رم و ژاپن و تاچندی پیش هم در حقوق غالب کشوها وجود نداشته ، یعنی زن مثل صغیر و مجنون ، محجور و از تصرف در اموال خود ممنوع بوده است. در انگلستان که سابقا شخصیت زن کاملا در شخصیت شوهر محو بود دو قانون ، یکی در سال 1870 و دیگری در سال 1882 میلادی به اسم قانون مالکیت زن شوهردار ، از زن رفع حجر نمود. در ایتالیا قانون 1919 میلادی زن را از شمار محجورین خارج کرد . در قانون مدنی آلمان (1900 میلادی) و در قانون مدنی سویس ( 1907 میلادی ) زن مثل شوهر خود اهلیت دارد.

ولی زن شوهر دار در حقوق پرتغال و فرانسه هنوز در عداد محجورین است ، گو که قانون 18 فوریه 1938 در فرانسه در حدودی ، حجر زن شوهر دار را تعدیل کرده است»

(مجموعه آثار استاد شهیدمطهری ، ج 19 ،ص 214 ).

چنانکه مشاهده می شود ، کم تر از یک قرن و نیم است که اولین قانون استقلال مالی زن در مقابل شوهر ( 1882 در انگلستان ) در اروپا تصویب شد و از زن شوهر دار در آنجا رفع محجوریت گردید. درحالی که (به یاری خدا) اشاره خواهد شد که اسلام بیش از چهارده قرن است که از استقلال مالی زن سخن گفته و آن را به رسمیت شناخته است.

شهید مطهری بعد از اشاره به این گزارش تاریخی ، این پرسش را مطرح می کند که علت تغییر دیدگاه اروپائیان نسبت به حق مالکیت و استقلال اقتصادی زن چه بوده ، آیا احساسات انسانی مردان اروپایی به غلیان آمد و به ظالمانه بودن کار خود پی بردند یا علت دیگر در کار بوده است ؟.

ایشان پاسخ این پرسش را اززبان ویل دورانت در کتاب « لذات فلسفه » چنین بیان می کند :« این واژ گونی سریع عادات و رسوم محترم و قدیم تر از تاریخ مسیحیت را چگونه تعلیل کنیم ؟ علت عمومی این تغییر ، فراوانی و تعدد ماشین آلات است. « آزادی» زن از عوارض انقلاب صنعتی است...کسانی که نا آگاه بر« خانه براندازی » توطئه کردند ، کارخانه داران وطن دوست قرن نوزدهم انگلستان بودند. نخستین قدم برای آزادی مادران بزرگ ما [ مادر بزرگان ما] قانون 1882 بود . به موجب این قانون ، زنان بریتانیای کبیر، از امتیاز بی سابقه ای برخوردار می شدند و آن اینکه پولی را که به دست می آوردند ، حق داشتند برای خود نگه دارند. این قانون اخلاقی عالی مسیحی را ، کار خانه داران مجلس عوام انگلستان وضع کردند ، تا بتوانند زنان انگلستان را به کارخانه ها بکشانند. از آن سال تا به امسال سود جویی مقاومت نا پذیری ، آنان را از بندگی و جان کندن در خانه رهانیده ، گرفتار بندگی وجان کندند در مغازه و کار خانه کرده است ».

( لذات فلسفه (پژوهشی در گذشت و سرنوشت بشر)، ص 151 ).

این است سابقه ای به رسمیت شناختن استقلال اقتصادی زن در جهان غرب ، آن هم نه بخاطر حرمت و کرامت زن ، بلکه جهت در اختیار گرفتن نیروی کار ارزان و بهره کشی اقتصادی از زنان .

استقلال اقتصادی زن در اسلام

اسلام در عصر و زمانی که نه برای زن استقلال و اختیاری قایل بودند و نه زن حق ارث بردن از بستگانش را داشت(مباحث علمی درتفسیرالمیزان ، ج3 ، ص 599 ) ، با صراحت فرمود :« ... للرجال نصیب مما اکتسبوا، و للنساء نصیب مما اکتسبن ... ، مردان را از آنچه کسب کردهاند سهمی است، و زنان را از آنچه کسب کردهاند سهمی »(نساء / 32 ). یعنی زنان نیز مانند مردان ، مالک دست رنج خود می باشند و هیچ کسی حق ندارد در آمد آنها را ، تملک و تصاحب نماید.

همچنین در باره سهم الارث زنان فرمود:« للرجال نصیب مما ترک الوالدان و الاقربون و للنساء نصیب مما ترک الوالدان و الاقربون مما قل منه او کثر …، برای مردان، ازآنچه پدر و مادر و خویشاوندان ازخود برجای می گذارند ، سهمی است ، و برای زنان نیز، از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان می گذارند ، سهمی ، خواه آن مال کم باشد یا زیاد »( نساء / 7 ).

اسلام نه تنها از حقوق مالی زنان حمایت کرده ، بلکه به آنها این حق را داده است که (اگر بخواهد می تواند) حتی در برابر شیردادن فرزندان خود مطالبه اجرت نمایند «... فان ارضعن لکم فآتوهن اجورهن ...»( طلاق / 6 ).

مقایسه ای استقلال اقتصادی زن در اسلام و غرب

از نظر شهید مطهری علاوه براین که اسلام قرن ها قبل از اروپا حق مالکیت واستقلال اقتصادی زن را به رسمیت شناخته و از آن دفاع نموده که خود امتیاز بزرگ محسوب می شود ، سیستم استقلال اقتصادی زن در اسلام ، امتیازات فوق العاده بر سیستم استقلال اقتصادی زن در اروپا دارد ، از جمله اینکه :

اولا اسلام به جهت انگیزه های الهی ، کرامت انسانی و عدالت دوستی به زنان استقلال اقتصادی داد، نه مانند کار خانه داران انگلستان که به خاطر پر کردن شکم خود، برای زنان استقلال اقتصادی قایل شدند.

« ثانیا اسلام به زن استقلال اقتصادی داد اما به قول ویل دورانت [که قبلا به آن اشاره شد] خانه براندازی نکرد ، اساس خانواده ها را متزلزل نکرد ، زنان را علیه شوهران و دختران را علیه پدران به تمرد و عصیان وادار نکرد. اسلام با این دو آیه[آیات 7و32 نساء] انقلاب عظیم اجتماعی به وجود آورد، اما آرام، بی ضررو بی خطر.

ثالثا آنچه دنیای غرب کرد این بود که به قول ویل دورانت زن را از بندگی وجان کندن در خانه رهانید و گرفتار بندگی وجان کندن در مغازه و کار خانه کرد ، یعنی اروپا غل و زنجیری از دست و پای زن باز کرد و غل و زنجیر دیگری که کمتر از اولی نبود به دست وپای او بست. اما اسلام زن را از بندگی و بردگی مرد درخانه و مزارع و غیره رهانید و با الزام مرد به تامین مخارج زن ، هرنوع اجبار و الزامی را از دوش او برای تامین مخارج خود و خانواده برداشت ».

( مجموع آثار استاد شهید مطهری ، ج 19 ، ص 216 – 217 ).

بنا براین اسلام در به رسمیت شناختن استقلال اقتصادی زن نه تنها از امتیاز تقدم برخوردار است بلکه در ملاک و اهداف نیز دارای امتیازات فوق العاده ای الهی ، انسانی ، عدالت دوستی و تکریم شخصیت زن است.