برخی از حقوق زن در اسلام ازدیدگاه شهید مطهری ( قسمت سوم : پاسخ به برخی انتقاد ها بر قانون نفقه زن بر مرد)
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید مطهری از یکسو با آگاهی و احاطه ی گسترده ی که نسبت به آموزه های حیات بخش اسلام دارد و از سوی دیگر تعهد و دغدغه ی جدی که برای پاسخگویی به انتقاد های منتقدین به قوانین اسلام دارد ، برخی از انتقاد های را که بروجوب نفقه زن برمرد شده ، گزارش و آن را با بیان رسا و مستدل پاسخ می دهد . از جمله انتقاد خانم منوچهریان در کتاب « انتقاد برقوانین اساسی و مدنی ایران » است که در صفحه 37 این کتاب می گوید :
« قانون مدنی ما از یکسو مرد را وادار می کند که به زن خود نفقه بدهد یعنی جامه و ، خوراک و مسکن وی را آماده کند همچنانکه مالک اسب و استر باید برای آنان خوراک و مسکن فراهم آورد ، مالک زن نیز باید این حد اقل زندگی را در دسترس او بگذارد ».
شهید مطهری در پاسخ این انتقاد می گوید چگونه و از کجای قانون مدنی و قانون اسلام شما وجوب نفقه زن برمرد را نشانه ی مالکیت مرد و مملوکیت زن می دانید ؟
در حالی که این قضیه کوچکترین تناسبی با مالکیت مرد و مملوکیت زن ندارد وکمترین آثار مالکیت و مملوکیت در سیستم نفقه ی اسلام دیده نمی شود ؛ زیرا
« [ اولا] این چطور مالکی است که حق ندارد به مملوک خود بگوید این کاسه آب را [مثلا] به من بده ؟ این چطور مالکی است که مملوکش هرکاری بکند به خودش تعلق دارد نه به مالک ؟ این چطور مالکی است که مملوکش در کوچکترین قدمی که برای او بر دارد( اگر دلش بخواهد ) حق دارد مطالبه ی مزد بکند ؟ این چطور مالکی است که که حق ندارد به مملوک خودش تحمیل کند که بچه ی را که در خانه ی مالک خود زاییده است ، مجانا شیردهد ؟
ثانیا مگر هرکس نفقه خور کسی بود مملوک اوست ؟ از نظر اسلام و هر قانون دیگری فرزندان ، واجب النفقه پدر یا پدر و مادرند . آیا این دلیل است که همه ی قوانین جهان فرزندان را مملوک پدران می دانند ؟ در اسلام پدر ومادر اگر فقیر باشند واجب النفقه فرزند می باشند بدون اینکه فرزند حق تحمیلی به آنها داشته باشد. پس آیا باید بگوییم اسلام پدران و مادران را مملوک فرزندان خود شناخته است ».(مجموعه آثار استاد شهید مطهری ، ج 19 ، ص218).
بنا براین هیچ یک از این انتقاد ها بر قانون نفقه ی اسلام وارد نیست.
اعلامیه حقوق بشر و نفقه زن
در اعلامیه جهانی حقوق بشر (که در تاریخ دهم دسامبر 1948 - سه سال بعد از پایان جنگ خانمان سوز جهانی دوم - متنی به نام « اعلامیه حقوق بشر » در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید) در ماده 23 بند 3 آن چنین آمده است :« هرکس که کار می کند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذی حق می شود که که زندگی او و خانواده اش را موافق شوون انسانی تامین کند »( حقوق جهانی بشر:تحقیق وتطبیق دردونظام؛اسلام وغرب ، ص 184 ).
و در ماده 25 بند 1 می گوید: « هرکس حق دارد که سطح زندگانی او سلامت و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند ».(همان ، ص 185 ).
چنانکه معلوم است ، در این دو ماده ضمنا تایید شده است که هرمردی که تشکیل خانواده می دهد باید مخارج ونفقه زن و فرزندان خود را تامین نماید ، و مخارج آنها جزء مخارج لازم و ضروری آن مرد محسوب می شود.
همچنین در ماده 25 این اعلامیه آمده است :« هرکس حق دارد که درمواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضاء، بیوگی و پیری ، یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده ی انسان ، وسایل امرار معاش را از دست داده باشد ، از شرایط آبرومندانه ی زندگی برخوردار شود »(همان ، ص 185) .
شهید مطهر با توجه به این دوماده ی اعلامیه حقوق بشر که یکسو زن را نفقه خور مرد معرفی می کند و از سوی دیگر زن بیوه را در ردیف بیکاران و بیماران و ... قرار می دهد، می گوید:« آیا غرب پرستانی که به هرچیزی که رنگ اسلامی دارد نام ارتجاع و تاخر می دهند ، به خود اجازه خواهند داد که به ساحت قدس اعلامیه حقوق بشر هم توهین کنند و آن را از آثار مالکیت مرد و مملوکیت زن معرفی کنند ؟» ( مجموعه آثار استاد شهید مطهری ، ج19 ، ص 228 ).
همچنین ایشان از منتقدان برقوانین اسلامی در مورد واجب النفقه بودن زن بر مرد سوال می کند که آیا این بند ها از دوماده اعلامیه حقوق بشر ، از نظر شما توهین به زن محسوب نمی شود؟
سپس به پرسش های خود چنین پاسخ می دهد :« یک انسان واقع بین ... می داند که نه قانون خلقت که مرد را یکی از وسایل معاش زن قرار داده و نه اعلامیه حقوق بشر که «بیوگی » را به عنوان از دست دادن وسیله معیشت یاد کرده است و نه قانون اسلام که زن را واجب النفقه ی مرد شمرده است ، هیچ کدام به زن توهین نکرده اند... اگر از جنبه مالی مرد را نقطه ی اتکاء زن قرار داده است ، از جنبه آسایش روحی ، زن را نقطه اتکاء مرد قرار داده است ، این دو نیاز مختلف ، بیشتر آنها را به یکدیگر نزدیک و متحد می کند».(همان ، ص 229 ).
سرانجام اینکه اسلام ، به منظور تحکیم وگرم تر شدن کانون خانواده و پاسخ دادن به قانون خلقت که از جنبه مالی مرد را نقطه اتکا زن قرار داده است ، تامین نفقه را بر مرد واجب کرده و دراین باره رهنمود های فراوان دارد ، از یکسو دستور می دهد که برای تامین نیاز های خانواده ، از هیچ تلاشی فرو گذار نکند . چنانکه حضرت یعقوب به گواهی قرآن کریم ، برای تامین نیاز خانواده خود ، فرزندانش را به در بار حاکم مصر فرستاد تا با دریافت گندم مورد نیاز ، قحط سالی را سپری سازند و حتی در دومین بار برای در یافت گندم ، فرزند محبوب خود بنیامین را نیز همراه برادران وی گسیل داشت.( ابراهیم / 58 – 68 ).
از سوی دیگر سعی وتلاش مرد برای تامین نیازهای خانواده اش را ، دارای اجر و پاداش عظیم می داند ، چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:« کسی که برای تامین هزینه ی خانواده و پدرو مادرش تلاش کند ، همانند مجاهد در راه خداست »( مستدرک الوسایل ، ج13 ، ص 55 ).
از سوی سوم ، مردی را که با داشتن توانایی مالی ، خانواده ی خود را در تنگنای اقتصادی قرار می دهد ، به شدت مذمت کرده و بدترین مردم معرفی می کند :« شرالناس الضیق علی اهله »( کنزالعمال ، ج16 ، ص 375 ).