شناسایی موتاسیون جدید در ژن AIPL1 همبسته با بیماری Leber Congeital Amaurosis

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,914

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

GCMED08_012

تاریخ نمایه سازی: 10 دی 1398

چکیده مقاله:

مقدمه و هدف: لبر آموروزیس مادرزادی (Leber congenital amaurosis) یک اختلال چشمی است که در درجه اول شبکیه (retina) را تحت تاثیر قرار می دهد. در موارد نادر تاخیر در رشد و عقب ماندگی ذهنی در افراد با علائم لبر آموروزیس مادرزادی نیز گزارش شده است. انواع مختلف این بیماری را از طریق علت ژنتیکی، الگوهای از دست دادن بینایی و اختلالات مرتبط با چشم می توان متمایز کرد. از هر 100.000 نوزاد، 2 الی 3 نفر به لبر آموروزیس مادرزادی مبتلا می باشند. این بیماری یکی از شایع ترین علل نابینایی در کودکان است. لبر آموروزیس مادرزادی می تواند در اثر جهش در حداقل 14 ژن شامل AIPL1, CEP290, CRB1, CRX, GUCY2D, IMPDH1, IQCB1, LCA5, LRAT, NMNAT1, RD3, RDH12, RPE65, RPGRIP1, SPATA7, TULP1 که همگی برای داشتن بینایی طبیعی ضروری هستند، رخ دهد. این ژن ها نقش های گوناگونی در رشد و عملکرد شبکیه دارند. جهش در هر یک از ژن های مرتبط با لبر آموروزیس مادرزادی رشد و عملکرد شبکیه را مختل می کند که منجر به از بین رفتن زود هنگام بینایی می شود. رایج ترین علت این ناهنجاری جهش در ژن های CEP290, CRB1, GUCY2D، AIPL1 وRPE65 می باشد، در حالی که به طور کلی جهش در سایر ژن ها درصد کمتری از موارد را شامل می شود. در 30% مبتلایان به لبر آموروزیس مادرزادی علت ایجاد بیماری ناشناخته است. وجود موتاسیون های ژن AIPL1 علت بروز حدود 7 درصد از بیماران لبر آموروزیس مادرزادی است. روش ها: در این مطالعه، یک پسر 10 ساله با مشکلات بینایی از یک خانواده با ازدواج فامیلی به مرکز ژنتیک پزشکی فجر ساری مراجعه نموده و پس از انجام مشاوره ژنتیک، با استفاده از توالی یابی اگزوم (whole exome sequencing) مورد ارزیابی قرار گرفت. هم چنین جهت تایید نتایج این تکنیک، تعیین توالی مستقیم برای بیمار و هم چنین افراد خانواده صورت گرفت. هم چنین مادر فرد بیمار نیز باردار بوده و تست های تعیین سلامت جنین نیز صورت پذیرفت.نتایج: نتایج این بررسی های ژنتیکی نشان داد که یک موتاسیون ژنتیکی در ژن AIPL1 (c.710G> T) به صورت هموزیگوت در فرد بیمار و به حالت هتروزیگوت در والدین بیمار وجود دارد. این موتاسیون ژنتیکی جدید تا به حال گزارش نشده است و سبب تغییر اسید آمینه سیستئین به فنیل آلانین در کدون 237 می شود. این موتاسیون به عنوان واریانت ژنتیکی پاتوژنیک طبقه بندی می شود. جنین نیز در ابتدا با استفاده از تست استاندارد کاریوتایپ مورد بررسی قرار گرفت که هیچ گونه ناهنجاری کروموزومی مشاهده نشد. پس از بررسی ژنتیکی جنین، نتایج نشان داد که جنین نیز دارای ژنوتیپ هتروزیگوت می باشد و با توجه به الگوی وراثتی آن مشکلی ندارد. لازم به ذکر می باشد که فرزند به دنیا آمده کاملا سالم می باشد و نتایج بررسی های ژنتیکی مورد تایید است.نتیجه گیری: تشخیص ژنتیکی بیماری های نادر و هم چنین واریانت های نادر ژنتیکی می تواند به عنوان ابزاری مناسب در جهت تشخیص زود هنگام و هم چنین درمان بیماری از طریق روش ژن درمانی مفید واقع شود.

نویسندگان

محمدرضا مهدوی امیری

دانشگاه علوم پزشکی مازندران

مجتبی نجفی

دانشگاه علوم پزشکی مازندران