بررسی رابطه متن و تصویر در صفحه آرایی خاوران نامه از مکتب شیراز و باهاوس

در نسخ خطی ما همواره متن امری پیشین و تصویر امری پسین است که چنین موقعیتی باعث بوجود آمدن محدودیت خاصی در مواردی مثل اندازه ، تصویر ، نحوه قرار گیری آن ، مخاطبان آن ، موضوعات و جز آنها می شود و نوع رابطه بین کلمه و تصویر یا بخش های مربوط به خوشنویسی و نگارگری در نسخ خطی هر دوره تا حدی متمایز است. مقاله حاضر در پی کشف نوآوری های مشترکی در رابطه بین متن و تصویر خاوران نامه از مکتب شیراز و برخی آثار گرافیکی مکتب باهاوس آلمان است که با بررسی این دومورد در پی پاسخ این پرسش است که آیا تعامل متن و نوشتار در نسخه های خطی ما بویژه مکتب شیراز دارای نوآوری است یا بسیار معمولی می باشد تعامل متن و تصویر در آثار گرافیک و صفحه آرایی باهاوس چگونه است آیا می توان اشتراکات فنی از لحاظ تعامل متن و تصویر در آثار گرافیک باهاوس و کتاب خاوران نامه پیدا کرد روش تحقیق به کار گرفته شدده، توصدیفی – تطبیقی – تحلیلی اسدت. گردآوری اطععات ه با روش کتابخانه ای – میدانی انجام گرفته است. جست و جو و بررسی در این مقاله و یافتن ویژگی ها و نوآوری های مشترک هر دو مورد ما را متوجه تاریخ و هنر غنی سرزمینمان کرد چرا که هنر صفحه آرایی در نزد ایرانیان همیشه از جایگاهی خاص برخوردار بوده همچون کتاب خاوراننامه که به وفور در آن خعقیت ها و نو آوری ها را می توان دید و چه زیبا در برخورد با ویژگی های مکتب باهاوس دیده می شود و این نشان دهنده هنری اصیل است.

کلیدواژه ها:

مکتب شیراز ، ، صفحه آرایی ، خاوران نامه ، مکتب باهاوس ، نوآوری