بررسی جایگاه رسانه در هدایت معنای نیکوکاری (مطالعه ی تصویرسازی برنامه های تلویزیونی پرمخاطب از فعالیت خیریه)

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 571

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

KHAIRMANDEGAR02_053

تاریخ نمایه سازی: 11 آبان 1398

چکیده مقاله:

معنا امری ذاتی نیست، بلکه ساخته میشود. اگر زبان را یکی از محملهای اساسی تولید، انتقال و بازتولید معنا در نظر بگیریم، به کارگیری زبان در رسانه میتواند از یک ابزار ایدئولوژیک تا یک بازوی قدرتمند برای جامعه ی مدنی باشد، چرا که این قابلیت را دارد تا افکار عمومی را در موارد هدفش پیکربندی کند. با اشراف به این موضوع که زبان لزوما0 متشکل از گفتار و نوشتار نیست، در مییابیم که دست رسانه ها (به ویژه رسانه های جمعی پرمخاطبی چون تلویزیون) در تعیین معنا تا کجا میتواند باز باشد. در واقع میتوان مدعی شد که رسانه ها نه تنها از طریق زبان رسانهای معنا را خلق، بلکه از خلال فرآیند بازنمایی، معنای خلق شده را هدایت میکنند. با تکیه بر نظرات استوارت هال که معتقد است بازنمایی رسانهای از موضوعات و وقایع، در اصل نظری به مناسبات قدرت دارد و آن معنایی که از خلال بازنمایی رسانهای بر واقعیت خارج از آن پوشانده میشود بیش از آنکه متکی بر تصویر واقعی جهان باشد، بر معناهای مطلوب قدرت مسلط دلالت دارد؛ در این مقاله بر آن بودیم تا معنای هدایتشده از نیکوکاری توسط بازنماییهای رسانه ای تلویزیون رسمی در کشور را مورد بررسی قرار دهیم. از این رو با در نظر گرفتن دو برنامهی مورد اقبال عام ماه عسل و فرمول یک و بررسی قسمتهایی از هرکدام که در آنها مشخصا0 به فعالیتهای خیریه پرداخته شده، بر آن شدیم تا به معنای مورد نظر رسانهی رسمی در قبال فعالیتهای خیریه دست یابیم. بر این اساس با استفاده از روش تحلیل نشانه شناختی و مبتنی بر پنج رمزگان مورد نظر رولان بارت به تحلیل پرداختیم. به طور اجمالی اگر بخواهیم به یافته های مقاله ی حاضر اشاره کنیم، در این مطالعه دریافتیم که نیکوکاری در این برنامه ها (به مثابهی بخشی از زبان رسانه ای رسمی در کشور) به مثابه ی جزئی سیال از دوگانه ی (دارا / ندار) بازنمایی میشود که به فراخور موقعیت هرکدام از این کفه ها مورد هجوم یا تایید قرار میگیرند. از طرفی به نظر میرسد که علیرغم لحن بعضا0 انتقادی این برنامه ها، نوک پیکان هرگز به سمت سیاستهای کلان مولد نابرابری گرفته نمیشود. از دیگر سو اما به نظر میرسد این برنامه ها با آفرینش دوگانه هایی از خلال بازنمایی، ضمن ابقای نگرش سنتی به فعالیت خیریه، نقش افراد را در امور خیریه به اهداکنندگان مالی صرف –در برابر کنشگران دارای ایده- تقلیل میدهند.نهایتا0 اینکه قسمتهای مربوط به امور خیریه برنامه های پرمخاطب تلویزیون بیش از ترویج نیکوکاری، در اصل پشت نیکوکاری برای بازتولید مفاهیم مورد نظر خود پنهان میشوند.

نویسندگان

مهری بهار

دکتری مطالعات فرهنگی، دانشیار گروه علوم ارتباطات اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران

مریم فروغی

دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی، گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه کاشان