بررسی جایگاه عدالت در نظام اقتصادی لیبرال و نظام اقتصادی اسلام (با تاکید بر تعیین جایگاه برتر جهت حصول به توسعه)
محل انتشار: نخستین کنفرانس ملی علوم انسانی و توسعه
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 704
فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HUDE01_205
تاریخ نمایه سازی: 16 مهر 1398
چکیده مقاله:
هدف اصلی این مقاله مطالعه و بررسی تعاریف و مفاهیم مختلف از منظر نظام اقتصادی لیبرالیسم و اسلام پیرامون مبحث عدالت و نیز اثبات تناسب و برتری بیشتر این مفهوم در نظام اقتصادی اسلام برای جوامع بشری (به ویژه کشورهای مسلمان) می باشد. جهت تحقق این هدف، در گام نخست، ضمن معرفی نظریات متعدد در رابطه با عدالت بر اساس فلسفه سنتی غرب (نظریه ارسطو و افلاطون) و نیز نظریات نظام لیبرالیسم (جان لاک، هابز، اسپینوزا، هگل، نظریه مارکس) همچنین بر 4 دسته از مهم ترین نظریات مدرن (لیبرالیسم) در رابطه با عدالت (نظریه مطلوبیت گرایی، نظریه رالز یا انصاف گرایان، نظریه نوزیک یا استحقاق گرایان و نظریه آرماتیس) نیز پرداخته شده و انتقادات وارده بر این نظریات نیز ارائه شده است. در گام بعدی، عدالت در نظام اقتصادی اسلام و نقش آن جهت حصول به توسعه اقتصادی اجتماعی در قالب ارائه مباحثی چون؛ عدالت، توسعه و توزیع درآمد، جایگاه عدالت در اسلام و نیز بسترهای ایجاد آن در نظام اقتصادی اسلامی با محوریت توسعه گرایی ارائه شده است. در پایان با توجه به چهار قاعده کلی (سهم بری بر اساس میزان مشارکت در فرایند تولید، حق برخورداری برابر، توازن نسبی در آمد و ثروت به جای تساوی آن و قرار گرفتن اموال در موضع قوامی آن) برای عادلانه خواندن یک نظام اقتصادی، برای نظام اقتصادی اسلام (نه لیبرال) جایگاه کاملتری برای عدالت اثبات شده و از طرفی عدالت اسلامی به عنوان یک مفهوم توسعه گرا و هدف نهایی (نه ابزاریبرای حصول جوامع انسانی) به ویژه جوامع اسلامی به توسعه پیشنهاد شده است.
کلیدواژه ها:
عدالت ، نظام اقتصادی الیبرال ، نظام اقتصادی اسلام ، نظریات عدالت ، قواعد عادلانه بودن نظام اقتصادی ، جایگاه برتر عدالت اسلامی در مقایسه با لیبرال
نویسندگان
ملیحه خدابنده بایگی
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، مربی- گروه ها الهیات و معارف اسلامی تهران، ایران