هدف این پژوهش تبیین اهمیت پژوهش های میان رشته ای در بروز
خلاقیت است. روش تحقیق، تحلیلی- استنتاجی از نوع پژوهش های کیفی است. در این پژوهش ابتدا مفهوم و مبانی
خلاقیت بیان می شود. در گام بعدی سعی شده به تبیین ملاک ها و معیارهای پژوهش های میان رشته ای به عنوان ابزار و وسیله ی که زمینه ایجاد و بروز
خلاقیت را فراهم می کند، پرداخته شود. از آنجایی که
خلاقیت یعنی توانایی ربط دادن و وصل کردن موضوعات، صرف نظر از اینکه در چه حوزه یا زمینه ای انجام گیرد و از طرفی پژوهش های میان رشته ای به دنبال تلفیق چند رشته و عبور از مرزهای دانش هستند تا به تولید علم و نظریه جدید دست یابند، و همچنین پژوهش های میان رشته ای به عنوان یکی از تلاش های بسیار مولد و الهام بخش که با فراهم کردن زمینه ارتباط میان علوم مختلف موجب حل مسائل پیچیده اجتماعی و اقتضائی جامعه می شود؛ بنابراین در وهله اول پژوهش های میان رشته ای به مثابه ابزاری که تخصص های رشته های مختلف را در یک مسیر منسجم و با تاکید بر مفاهیم و تجارب و راه های تفکر جدید، فرد یا سازمان قرار می دهد، و آن را به چالش می کشد. در وهله بعد در عرصه عمل، رویکردهای میان رشته ای برای ارائه شناخت و تحلیل زمینه بروز
خلاقیت را فراهم می کند. این نوع
خلاقیت در قالب یک دیاگرام به نمایش آمده است.