رابطه ی سبک های شناختی (کلنگر- جزءنگر و کلامی- تصویری) و رویکردهای مطالعه (سطحی- عمقی) با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر سال سوم مقطع متوسطه منطقه ی 12 شهر تهران

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های شناختی (کل نگر- جزءنگر و کلامی-تصویری) و رویکردهای مطالعه (سطحی/ عمقی) با عملکرد تحصیلی دانش آموزان انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان سال سوم مقطع متوسطه (رشته های علوم تجربی، ریاضی- فیزیک و علوم انسانی) منطقه 12 شهر تهران بود. نمونه پژوهش، تعداد 150 تن از دانش آموزان بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای تعیین سبک های شناختی دانش آموزان از آزمون رایانه ای تحلیل سبک های شناختی (رایدینگ، 2000 ) استفاده شد. رویکردهای مطالعه ی دانش آموزان نیز به وسیله ی پرسشنامه ی رویکردهای مطالعه (انتویستل و تیت، 1997 ) بررسی شد. از معدل دروس نیمسال دانش آموزان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی آنان استفاده گردید. داده های جمع آوری شده به کمک شاخص های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که (الف) دانش آموزان با سبک شناختی کل نگر-کلامی و جزءنگر- کلامی دارای رویکرد مطالعه عمقی بودند. (ب) دانش آموزان با رویکرد مطالعه سطحی در مقایسه با دانش آموزان با رویکرد مطالعه عمقی از عملکرد تحصیلی پایینی برخوردار بودند. (ج) در مورد دانش آموزان با سبک های شناختی کل نگر- تصویری و جزءنگر تصویری رابطه معناداری با رویکرد مطالعه آنان به دست نیامد. بین سبک شناختی و رویکرد مطالعه با عملکرد تحصیلی دانش آموزان نیز رابطه معناداری یافت نشد.

کلیدواژه ها:

سبک های شناختی ، رویکردهای مطالعه ، عملکرد تحصیلی