جایگاه صورخیال و صنایع بدیعی در عنوان منظومه های فارسی
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 434
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PLRC01_158
تاریخ نمایه سازی: 31 تیر 1398
چکیده مقاله:
عنوان هر اثر ادبی مانند متن آن، محملی برای ایجاد صورخیال و تمهیدات هنری است و نویسنده یا شاعر سعی میکند بهگونهای آن را برگزیند که علاوه برآنکه محتوای اثر را بازگو کند، با بهکارگیری خلاقیتهای هنری و آشناییزدایی، مخاطب را در اولین برخورد، از یکسو به ادبیت و موضوع متن آگاه نماید و از سویی دیگر، او را به مطالعه ترغیب کند. اگرچه متن اصلی بسیاری از آثار ادبی از حیث بلاغت مورد واکاوی قرار گرفته، به عنوان آثار از این منظر توجه جدی نشده است. هدف این مقاله نشاندادن چگونگی و انواع کاربرد صورخیال و صنایع بدیعی در عنوان منظومه های فارسی است که با روش توصیفی تحلیلی، با بررسی قریب به صد منظومه تا قرن دهم، مهمترین صورخیال و صنایع بدیعی به کار رفته در آنها را نشان میدهد. در ادبیات پیش از اسلام و دوره های نخست ادبیات فارسی از نام آثار، به عنوان بستری برای ایجاد خلاقیت هنری کمتر استفاده میشده و به مرور تمهیداتی چون مجاز(با علاقه های سببیت و جزء از کل)، استعاره، ایهام، براهت استهلال، رعایت سجع و مواردی دیگر تبدیل به معیار مهمی در گزینش عنوان آثار قرار گرفته است. اهمیت این تمهیدات بهخصوص در آثار غیرروایی به حدی است که گاه جنبه تناسب محتوا و عنوان کمرنگ شده است و عنوان بدون در نظر داشتن جنبه ادبی آن، گویای محتوا نیست؛ از همین روی صاحب اثر، در بخشهای ابتدایی یا پایانی اثر، در وجه تسمیه عنوان، به ارتباط هنری عنوان و محتوا پرداخته و این شیوه، به عنوان سنت و امری رایج، جزیی از ساختار متنهای ادبی قرار گرفته است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مهدی دهرامی
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه جیرفت