بررسی گزاره ها و زنجیره های پیرفت در حکایت حمال و دختران و سه گدای یک چشم هزار و یک شب

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 436

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PLRC01_077

تاریخ نمایه سازی: 31 تیر 1398

چکیده مقاله:

کتاب هزار و یک شب از برجستهترین متون ادب داستانی کهن به شمار می آید که با توجه به موضوع و ساختار آن، همچنان مورد توجه پژوهشگران قرار دارد. یکی از جنبه هایی که میتوان از طریق آن به نقد متون داستانی پرداخت، بررسی متون داستانی از منظر روایت شناسی است که موجب شناخت بهتر روابط میان اجزای داستان و درک بهتر مناسبات حاکم در آن میشود. از نظریات مهم در حوزه ی روایت شناسی، نظریه ی تزوتان تودوروف در زمینهی یافتن دستور زبانی مشترک در روایت هاست. تودوروف داستان را به گزاره ها و پیرفتها تقسیم میکند. پژوهش حاضر به بررسی این عوامل در قصه ی مرد حمال و سه گدای یک چشم از کتاب هزار و یک شب اختصاص دارد. این قصه دارای یک حکایت اصلی است و در دل آن، چند حکایت فرعی بازگو میشود. پنج پیرفتی که تودوروف در نظریه ی روایی خود مطرح کرده است، در حکایت اصلی این داستان دیده میشود. حکایتهای فرعی این قصه، در بخش پیرفت5 یاری رسان5 حکایت اصلی بیان شده است و پی رفته ای پنجگانه نیز در آنها وجود دارد. گزاره های وصفی و فعلی در تمامی حکایتها دیده میشود. در گزاره های وصفی در بیشتر موارد با توصیف وضعیتها روبهرو میشویم و قهرمانان قصه با حوادث گوناگون مواجه میشوند. در بررسی گزاره های فعلی، هر سه نوع گزارهی تغییر، تخلف و مجازات در قصه ی اصلی و قصه های فرعی دیده میشود؛ هرچند گزاره ی فعلی تغییر، بیشتر به کار رفته است.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

نرگس صالحی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی