در اخلاق فضیلت فیلسوفان یونان و اسلام

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 574

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICJE01_067

تاریخ نمایه سازی: 26 تیر 1398

چکیده مقاله:

مسکویه و نراقی که از مهم ترین فیلسوفان اخلاق مسلمان هستند همچون ارسطو و افلاطون به صراحت تاکید می کنند که از میان فضائل اخلاقی، عدالت به عنوان تم و اشرف فضائل محسوب می شود. با توجه به شخصیت برجسته و نمادین هر یک از حکیمان مذکور در عرصه اخلاق فلسفی یونان و اسلام، سوال تحقیق حاضر این است که در تحلیل نهایی، مبنای ارزش عدالت و اعتدال در دیدگاه هر یک از فیلسوفان مذکور چیست روش پژوهش ما، توصیفی – تحلیلی و بر اساس گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای است. افلاطون از زیبایی روح سخن می گوید و عدالت را در این راستا ارزیابی می کند که با هماهنگی و انسجامی که در بر دارد هدف زیبایی روح را تامین می کند. وی عدالت به معنای تناسب اجزاء و زیبایی حاصل از آن را، نه از طریق حد وسط بلکه ظاهرا از طریق اصل غائیت که هر قوه و استعدادی برای هدف و غایتی ساخته شده و مجموع هم غایتی کلی دارد، توجیه می کند. ارسطو و پیروان مسلمان او، آزادی عقل برای تاملات حکمی را مطمح نظر دارند. البته نقطه حرکت ارسطو در ارزش حد وسط، واحدیت و یکی بودن حق است اما نقطه عزیمت مسکویه و نراقی در این خصوص، فاصله حداکثری حد وسط از طرفین رذیلت است. نتیجه آنکه: بررسی های اولیه نشان میدهد که متعلق عدالت در این اخلاق، با قوه عملی (عقل عملی) و یا تمامی قوای نفس است که جهت ارزش آن به فضیلت ساز بودن عدالت از طریق ارجاع طرفین رذیلت به حد وسط و یا تناسب نموداری آن بر می گردد که به ترتیب ریشه در واحدیت (یکی) بودن حق و وحدت (انسجام) حق دارند و آزادی عقل و یا زیبایی روح را در پی دارند.

نویسندگان

محمد مصطفایی

استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه حکیم سبزواری