فقه دادگر
محل انتشار: همایش بین المللی عدالت و اخلاق در مکتب اهل بیت (ع) با تأکید بر سیره و آموزه های امام رضا (ع)
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 530
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICJE01_040
تاریخ نمایه سازی: 26 تیر 1398
چکیده مقاله:
آیات پرشمار، روایات متواتر، اجماع همه فرق اسلامی و دلیل قطعی عقلی بر این دلالت می کند که خداوند ستم نمی کند؛ افعال، احکام، پاداش و کیفر الهی بر اساس عدل استوار است و هیچ ظلمی در آنها یافت نمی شود. متکلمان مسلمان در تفسیر و بیان عدل الهی در راه متفاوت پیموده اند: جبرگرایان بر آنند که هر کاری که خداوند انجام دهد، عدل است. و عقل توانایی درک صحیح مفاهیم اخلاقی را ندارد؛ بلکه حسن و قبح، و عدل و ظلم را شرع تعیین می کند. عدلیه (معتزله و شیعه) برآنند که درک عقل از حسن و قبح معتبر است و آنچه که عقل قبیح بیند، از خداوند منتفی و مسلوب است پس عدل الهی بدین معناست که آنچه عقل ظلم بشمارد، خداوند انجام نخواهد داد. این دو دیدگاه، آثار بسیار کلامی در پی دارد و البته در فقه نیز تاثیرگذار است. بر اساس مبانی عدلیه، هیچگاه ظلم و حکم ظالمانه از خداوند صادر نمی شود؛ پس همه احکام و آراء فقهی بر پایه عدل بنا گذاشته شده و آنچه که به ظلم بی انجامد از شرع مقدس منتفی و مسلوب است. فقیهان شیعه در کتب فقه، قواعد فقهی و اصول فقه بدین قاعده فقهی تصریح کرده اند و آن را نتیجه جریان اصل عدل الهی در حوزه فقه دانسته اند. تصریح عالمان شیعه به جریان این قاعده و ذکر برخی از موارد تطبیق آن، دستمایه خوبی برای طرح قاعده نفی ظلم و نگرشی عدلی به مسائل و احکام فقهی می باشد. جریان قاعده نفی ظلم در فروعات فقهی؛ فتاوای یا وجوه فقهی که با اصل عدل الهی سازگار نیست را مردود می کند و بدین واسطه بسیاری از شبهات و ذهنیت های منفی نسبت به فقه و کلیت دین را از میان می برد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد سلطانی رنانی
استادیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان