فضاهای شهری و نابرابری های جنسیتی در تعاملات اجتماعی ( مطالعه موردی: شهر میاندوآب ، کوی زرندی )

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 431

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICSP01_376

تاریخ نمایه سازی: 1 تیر 1398

چکیده مقاله:

از آنجا که ساکنان شهری هر کدام با ویژگیهای فرهنگی متفاوت مخصوصا در جهان امروز که دیگر بافت سنتی فرهنگ شهرنشینی به کلی دگرگون شده و دارای قدرت تاثیر بیشتری از فرهنگهای غیر بومی و مکتبهای سفارشی تبیین شده سیاست مداران ماتریالیستی بصور گوناگون می باشد خطر بزرگی را متوجه جوامع شهری اسلامی مخصو صا ایران می کند که از لابلای فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی در جستجوی روزنه ای برای نفوذ جهت تاثیر بر شهروندان شهرهای اسلامی و فضاهای شهری نیز موفق عمل کرده اند که برخی از این فرهنگ های غربی نه تنها تاثیر مثبتی بر جامعه شهری ایران اسلامی نداشته بلکه امروزه بسیاری از مشکلات کم رنگ شدن تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری جهان اسلام و جامعه شهری ایران اسلامی نیز ازمعضل گسترش ایده های این مکاتب دست ساخته غربیان است و برنامه ریزان شهری در قالب فضاهای جغرافیایی هر شهر که در ابعاد وسیع و جامع خود تجلی گاه رابطهمیان تمام فعالیت های انسانی است و چون پاره ای از عناصر سطح زمین همانند ناهمواریها ، منابع آبی ،آب و هوا و پوشش گیاهی به قلمرو محیط طبیعی و برخی دیگر مانند جمعیت ،کیفیت توزیع جمعیت ،شیوه های زندگی ،ساخت های اجتماعی و انواع فعالیت ها به قلمرو محیط انسانی تعلق دارندو در واقع فضاهای شهری در قالب فضاهای جغرافیایی نظامی است که ارتباط این عناصر را بایکدیگر برقرار می کند همچنا ن که نقشه های تو پو گرافی راه گشای خوبی برای برنامه ریزان شهری در سطح فراگیر می باشد برنامه ریزی شهری با توجه به توپوگرافی اجتماعی و جانمایی آن در قالب فضاهای جغرافیایی مخصوصا فضاهای شهری باید تمهیداتی را برای رشد توانهای زنان برای ایجاد تعاملات اجتماعی اتخاذ نماید که می تواند در کاستن نابرابری های فردی و جنسیتی در قالب دیدگاه اسلامی مثمر ثمر واقع شود. تحولات ناشی از گذار از سنت به مدرنیته توام با سوء مدیریت های سیاسی ، جمعیتی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی میلیون ها زن در شهر ها و روستاها از استفاده صحیح از فضاهای شهری محروم نموده و هیچ نوع امکانات در این زمینه در اکثر شهرهای جهان مخصوصا شهرهای کشور های جهان سوم وجود ندارد مدیریت شهری به ویژه مدیریت کلان شهرها ،یکی از پیچیده ترین و سخت ترین نوع مدیریتها هست . شهر جایگاه و مظهر همه تواناییها و ناکامیها ی انسان است .رسیدن به همه تواناییها و رفع ناکامیها و تضادهای اجتماعی مخصوصا در استفاده از فضاهای برابر جنسیتی به مدیریت اصولی و با ویژگیهای اساسی نیازمند می باشد .و شهرهای ایران امروز که به آسانی بی هویتش می خوانند برپایه روابطی نوین در جامعه شکل گرفته که از همه عناصر محسوس و قابل درک که می تواند بعنوان یک منظومه ای که از منظر اسلامی دورتر است خودنمایی کند که نیازمندچهارچوبی تعریف شده از طرف برنامه ریزان شهری در رشته جغرافیا در جهت کاستن از نابرابری های جنسیتی و افزایش تعاملات اجتماعی است که باید قدمی اساسی برداشته شود. در رابطه با برخی مکتب ها و برنامه ریزی به طور کلی می توان گفت چارچوبی که مکتب های غربی برای برنامه ریزی فراهم می کند توجه به تفاوت های جنسیتی و تجارب گوناگون زنانه و مردانه است و این رویکرد در واقع انتقادی است که در دهه های اخیر بر خنثی نگری برنامه ریزان در حوزه جنسیت وارد شده است در بیشتر تاریخ برنامه ریزی موضوع تفاوت های جنسیتی محسوس نبوده و برنامه ریزان با وفادری به سنت مدرنیتی رویکردی جهانی را تعقیب می کردند که میان افراد بر مبنای تعلقشان به گروه ها تمایز قایل نمی شد و در این میان بنا به تفاوت های اجتماعی شهرهای مختلف و با توجه به ویژگی های متفاوت جامعه اسلامی ایران با کشورهای غربی و با توجه به مسیر یابی تولید علم داخلی برای غلبه بر ناهنجاری ها و ایجاد مسیر در شکوفایی سرمایه های اجتماعی در قالب تمام گروه های سنی و جنسی که زمینه ساز توسعه پایدار می باشد برنامه ریزان شهری در ایران باید دید متفاوتی به موضوع با رویکرد اسلامی داشته باشند.

نویسندگان

بشیر بیگ بابایی

استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، واحد ملکان، دانشگاه آزاد اسلامی،ملکان، ایران

بهزاد توفیقی

دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری