بررسی عوامل پیش بینی کننده بیماری سندرم متابولیک در زنان مبتلا براساس سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در شهرستان گناباد در سال 1393
محل انتشار: فصلنامه پزشکی نوید نو، دوره: 21، شماره: 65
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 359
فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_NNJ-21-65_001
تاریخ نمایه سازی: 17 تیر 1398
چکیده مقاله:
چکیده مقدمه: شیوع سندرم متابولیک در جهان رو به افزایش است. بیماران سندرم متابولیک دارای چاقی شکمی، دیس لیپیدمی، هایپرگلیسمی و فشار خون بالا می باشند. در این ارتباط هدف از پژوهش حاضر، تعیین عوامل پیش بینی کننده سندرم متابولیک در زنان مبتلای شهرستان گناباد است. مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی در سال 1393 بر روی 239 زن مبتلا به سندرم متابولیک در شهر گناباد صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت (HPLP2: Health Promoting Lifestyle Profile 2) بود. شایان ذکر است که داده ها وارد نرم افزار SPSS 16 شدند. یافته ها: ارتباط معناداری بین میانگین امتیاز کسب شده سبک زندگی با سن، مصرف سیگار، میزان در آمد و شغل بیماران مشاهده شد (05/0 P<)؛ اما ارتباط معناداری بین میانگین امتیاز کسب شده سبک زندگی با مدت زمان ابتلا به بیماری، محل سکونت، سطح تحصیلات، نحوه زندگی، وضعیت مسکن و مصرف الکل وجود نداشت (05/0 P<). از سوی دیگر کمترین امتیاز مربوط به فعالیت فیزیکی 99/2± 97/10 و بیشترین امتیاز مربوط به روابط بین فردی 19/7 ±38/27 بود. علا وه براین، تمام سازه ها بر سبک زندگی تاثیر مستقیم داشتند که بیشترین تاثیر مربوط به روابط بین فردی (329/0=r2) بود و کمترین آن به تغذیه (164/0=r2) تعلق داشت. شایان ذکر است که در بین سازه ها، روابط بین فردی با اثر (331/0r2=) قوی ترین پیش بینی کننده سندرم متابولیک بر اساس سازه های الگوی Walker بود. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط بیماری سندرم متابولیک با سبک زندگی می توان در برنامه ریزی ها و مداخلات برای کاهش ابتلا به سندرم متابولیک، بیشترین تاکید را بر فعالیت فیزیکی در بیماران داشت.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سوگل ارجمند
دانشجوی پزشکی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایران
شبنم محمدی
استادیار، گروه آناتومی، عضو مرکز تحقیقات التهاب نروژنیک، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مشهد، ایران
بهاره رضوانی
دانشجوی پزشکی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی گناباد، گناباد، ایران
مریم محمدی
استادیار، گروه بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :