نقد فرمالیستی دماوندیه بهار

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 716

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAHAR01_045

تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1398

چکیده مقاله:

نقد ادبی شناخت ارزش آثار ادبی است به گونه ای که نیک و بد آن معلوم شود و خوانندگان به کمک منتقدان ادبی ، معیار آثار فاخر را به دست می آورند و آثار والا را می شناسند. تاریخ نقد فرمالیستی به سال 1914 که ویکتور شکلوفسکی در روسیه رساله ای به نام رستاخیز واژه منتشر کرد، برمی گردد. شکل (فرم) مجموعه عناصری است که بافت و ساختار ادبی را به وجود می آورد لذا وزن، قافیه، صامت، مصوت، هجا، صنایع بدیعی و ... همه جزء شکل یک اثر ادبی هستند. در این شیوه ، نقاد از معانی و مفاهیم چشم می پوشد و به فرم و صورت اثر می پردازد. میرزا محمد تقی ملک الشعرا بهار از محدود شاعران و اندیشمندانی است که راه ترقی و پیشرفت را به استواری پیموده است و اندیشه های روشن گرایانه او در دیوان اشعارش مشهود است. نویسندگان در این مقاله، با بررسی بافت و ساختار منطقی و زیبا شناختی فرمالیستی قصیده دماوندیه ی بهار دریافتند که محمد تقی بهار به شکل (فرم) در اشعارش توجهی ویژه داشته است و همین شکل گرایی قصیده او را ممتاز و نمونه ساخته است. شاعر با توجه به آشنایی زدایی و استفاده از صنایع ادبی ذهن مخاطب را به تلاش وا می دارد تا گیرایی و جذابیت سخنش را دو چندان سازد.

نویسندگان

حسن بساک

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور

فهیمه میرزایی حسینی

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور مشهد