تحلیل جغرافیای نمادین مکان- کهف در تفسیر عرائس البیان روزبهان با رویکرد نقد مضمونی
محل انتشار: فصلنامه ادبیات عرفانی، دوره: 8، شماره: 15
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 347
فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JMLK-8-15_002
تاریخ نمایه سازی: 20 خرداد 1398
چکیده مقاله:
یکی از وجوه تاثیرگذاری قرآن کریم بر تفسیرهای عرفانی، توجه به بعد زمان و مکان در زندگی بشری است. نظریه های گوناگونی در نقد ادبی معاصر به تحلیل سیمای مکان می پردازند که از آن میان، نظریه افق-منظر میشل کولو در تحلیل تفسیر عرفانی روزبهان کارآمدتر است؛ زیرا این نظریه به عنوان شاخه ای از نقد مضمونی قادر است مکان را از عنصری در پس زمینه روایت، به عنصری نمادین و معنادار تبدیل سازد و جهان بینی عرفانی را از خلال تعامل میان انسان و محیط تبیین سازد. با توجه به این امر سوال اینجاست که چه رابطه ای میان مکان-کهف و نگرش عرفانی روزبهان در عرائس البیان وجود دارد. به اجمال می توان گفت روزبهان بیشتر رویکردی پدیدارشناختی به مقوله مکان دارد. غار نمادی از یک خاطره ازلی است که عارف می کوشد در مسیر سلوک خود آن را در قاب های مختلفی از مکاشفه های خود نمایان سازد. عارف در توصیف قاب های خود در یک مکان نمی ماند، بلکه از مکانی به مکان دیگر گذر می کند. از این رو، گاه از کهف بدن به کهف رعایت و سپس به کهف غیرت، روح، محبت و جز آن عبور می کند؛ بنابراین می توان گفت که مکان در تجربه عرفانی، واقعیتی محصور و عبور ناپذیر نیست، بلکه واقعیتی انعطاف پذیر است که عارف را در مسیر صیرورت و سلوک همراهی می کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
راضیه حجتی زاده
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :