نقش نظریه های هوش در تعلیم و تربیت

این پژوهش با هدف بررسی تاثیر نظریه های هوش بر برنامه های درسی، مشاوره، آزمونهای استعدادسنجی، آزمونهای ورودی مشاغل و تحصیلات تکمیلی، و پیشبینی آینده تحصیلی وشغلی انجام شد. بررسی کتابخانهای بود و نظریه ها و پیشینه ها موردبررسی قرار گرفتند. نتایج بررسی نشان داد دیدگاه و تعاریف و تصور ما از هوش میتواند اثر غیرقابل انکاری در تربیت و رشد دانش آموزان و فرزندان داشته باشد. شکل گیری آزمونهای هوش و استعداد تحصیلی بر مبنای نظریه ها استوار است. بنابراین شناسایی نقاط قوت و ضعف بهکارگیری از نظریه ها استفاده از این نظریه ها و کاربرد آنها را بهتر و کارآمدتر خواهد ساخت. بررسیها نشان میدهند که برخی از نظریه ها امکان تغییر هوش افراد را مطرح میکند، بر مبنای این دیدگاه برنامه های آموزشی مانند برنامه هد استارت، برنامه اودیسه، فلسفه برای کودکان (مهارتهای تفکر منطقی لیپمن)، مهارتهای بینشی (توانایی یادگیری معانی کلمات از متن، استرنبرگ)، پروژه ابسیدرین (کودکان موقعیت اجتماعی اقتصادی پایین) تنظیم شده اند که در آموزش کودکان نقش مهمی را ایفا کردهاند. بنابراین، دست اندرکاران نظام های تعلیم و تربیت برای ایفای هر چه نیکوتر مسئولیتهای خطیر خود، نیازمند تصحیح برداشت های خویش از مفهوم هوش واستعداد انسانی هستند.

کلیدواژه ها:

استعداد ، تعلیم و تربیت ، نظریه های هوش ، هدایت تحصیلی