تحلیل بزهکاری زنان از دیدگاه حقوقی و نقش اختلافات خانوادگی موثر در آن

موضوع بزهکاری زنان در مقوله جرمشناسی واکنش اجتماعی و به عنوان شاخهایی از علوم تجربی تفسیری است که میخواهد با مطالعه نهادهای کنترل جرم به علل وقوع جرم دستیابی حاصل نماید. این در حالی است که نظریه پردازان یادگیری اجتماعی معقتدند که جرم همانند دیگر رفتارها در اثر یادگیری هنجارها، ارزش ها و رفتارهای مرتبط با فعالیت مجرمانه آموخته می شود. این افراد بر تاثیر متقابل بین رفتار و محیط تاکید دارند و بر الگوهایی از رفتار متمرکز می شوند که فرد آن ها را برای کنار آمدن با محیط در خود پرورش می دهد. در خصوص معضل بزهکاری زنان نقش اختلاف خانودگی درارتکاب جرم به عنوان عاملی تاثیر گزار قابل بحث و بررسی می باشد. اختلاف خانوادگی یک کنش متقابل اجتماعی ناهمسوبین اعضای خانواده است که حاوی معنائی درجهت انفکاک واز هم گسیختگی رواب اعضای خانوده می باشد. کنش اجتماعی دوسویه تعامل نیز نامیده می شود. خانواده یک گروه اجتماعی است و عبارت است از افرادی که با هم تعامل مستمر واحساس پیوند دارند. لذا با توجه به اهمیت موضوع این تحقیق با هدف تحلیل بزهکای زنان از دیدگاه حقوقی و نقش عوامل خانوادگی موثر در آن در قالب یک مطالعه مروری و کتابخانه ای انجام گرفته است. جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از کتب و مجلات مختلف و سایتهای اینترنتی معتبر استفاده گردیده است. در مطالعه نقش اختلاف خانودگی را می توان از سه دیدگاه بررسی نمود: کنترل اجتماعی، یادگیری اجتماعی ، و دیدگاه تضاد مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد و پیشنهاداتی را در خصوص کاهش معضل بزهکاری زنان ارایه می دهد.

کلیدواژه ها:

بزهکای زنان ، دیدگاه حقوقی ، اختلافات خانوادگی ، جرم شناسی.