نگاهی به ریشه های نظریه صفات شخصیت در اخلاق
سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 498
فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_SIP-3-4_007
تاریخ نمایه سازی: 1 خرداد 1398
چکیده مقاله:
مطالعه روان شناسی صفات و اخلاق به روشنی تشابهی را بین مبانی آنها درباره شخصیت به ذهن متبادر می سازد. ذهنیت اقتباس نظریه صفات از اندیشه های اخلاقی ساده ترین فرضیه ممکن در این زمینه است. در مقاله حاضر، به بررسی ریشه های روان شناسی صفات در اخلاق پرداخته شده است. بدین منظور، ابتدا رویکرد صفات در موضوع شخصیت مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با مهم ترین نظریه های اخلاقی، یعنی نظریه افلاطون، ارسطو، ابن سینا، فیض کاشانی، نراقی، غزالی و دیگران این بحث را پی گرفته ایم. شواهد نشان می دهد که تبیین شخصیت بر اساس صفات یک رویکرد غالب در حوزه اخلاق بوده و طی سال ها این روند ادامه یافته است. به خصوص همگرایی و تشابه های زیادی بین نظریه صفات و دیدگاه غزالی به چشم می خورد. یافته های پژوهش نشانگر آن است که روش کار غزالی در توصیف شخصیت و طبقه بندی افراد بر مبنای یک نوع تحلیل عاملی ساده بوده است؛ بنابراین، می توان گفت، اگرچه به طور عمده روان شناسی صفات در دهه های 1940 تا 1970 و با کارهای آلپورت، کتل و آیسنگ رسمیت یافت، اما منشا بررسی صفات به دانشمندان اخلاق، از جمله افلاطون، ارسطو، ابن سینا، ابن مسکویه، نراقی و غزالی برمی گردد
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدصادق شجاعی
دانشجوی دکترای روان شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه