ارایه راهکارهای تقویت و ارتقای حس تعلق مکانی با رویکرد پدیدار شناسی در معماری و شهرسازی نمونه موردی: شهر دیواندره

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 409

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CAUM01_1581

تاریخ نمایه سازی: 25 اردیبهشت 1398

چکیده مقاله:

حس تعلق مکانی زیر بنای برنامه ریزی، بقا و کار در مکان است. این حس در مردم به واسطه ی مکانی که در آن به دنیا آمده اند و رشد کرده اند شکل می گیرد. در واقع این نوع ارتباط با مکان، مردم را به گونه ای ماندگار، تحت تاثیر قرار می دهد و خاطره ی مکان، هویت انسان را غنا می بخشد. احساس تعلق و دلبستگی مکانی به پیوند فرد با مکان منجر شده و در آن انسان خود را جزیی از مکان می داند و بر اساس تجربه های خود از نشانه ها، معانی، عملکردها و شخصیت ها نقشی برای مکان در ذهن متصور می سازد و مکان برای او قابل احترام می شود. تنها در چنین حالتی است که انسان به مکان وفادار می ماند و برای توسعه ی آن تلاش می کند. مقاله حاضر بار رویکرد پدیدار شناسی و روش پژوهشی -تحلیلی شاخص های ایجاد حس تعلق مکانی را در معماری و شهرسازی شهر دیواندره در استان کردستان بررسی نموده است. توانایی رویکرد پدیدارشناسی، در ایجاد محیط واجد معنا و هویت از طریق خلق مکان های سرشار از حس و روح مکان می باشد. باید در رویکردی پدیدارشناسانه، مکانها را مورد ارزیابی قرار داد تا بتوان به ادراک و تعیین معنا در معماری دست یافت. شیوه گرد آوری داده های تحقیق میدانی است و در آن بر اساس شاخص های ایجاد حس تعلق مکانی پرسش نامه ای طراحی شده که 250 نفر به آن پاسخ داده اند سپس داده ها در SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پس از آزمون های آماری، بر اساس نتایج حاصله و نظر متخصصین، راهکارهای پیشنهادی ارایه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که معماران و شهرسازان در این شهر ایجاد حس تعلق مکانی را در طراحی اعمال نکرده اند و لازم است در آینده با طراحی مناسب ساختمان ها، المان ها، مبلمان شهری و بناهای یادبود، این بعد، تقویت گردد.

نویسندگان

فرخ عبودی

کارشناسی ارشد مهندسی معماری،دانشگاه علم و فرهنگ، دانشکده هنر همدان.

ادریس عبودی

دکترای جغرافیا از دانشگاه تربیت مدرس