بررسی تطبیقی کارایی مکتب بازارگرایی و مکتب تاریخی آلمان در بحث حمایت از تولیدملی در جمهوری اسلامی ایران

تحقیق حاضر کوشیده است مفهوم حمایت از تولید ملی را در قالبی عملی تر و در مکاتب بازنمایی و بررسی نماید. یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بازارگرایی و ازادسازی تجاری در قالب الگوی نیولیبرالی نمی تواند الگوی مناسبی برای اقتصاد ایران باشد، چرا که کالاهای ایرانی توان رقابت پذیری با مشابه خارجی را نداشته و این آزادسازی تجاری به ویرانی تولید ملی منجر می شود از سوی دیگر مکتب تاریخی آلمان یا همان اقتصاد ملی از پتانسیل تیوریکی فراوانی برای حمایت از تولید داخلی برخوردار می باشد. نظریه پردازان این مکتب با خوانشی تاریخی از توسعه، توسعه هر کشور را بر مبنای شرایط تاریخی و بسترهای خاص حاکم بر آن کشور می دانند و به اعتقاد اینان دولت توسعه گرا با حمایت از تولید ملی است که می تواند باعث تقویت بنیان های اقتصادی یک کشور شود. ایجاد امنیت رفع موانع داخلی تولید و تجارت، ایجاد تعرفه های حمایتی از صنایع نوپای داخلی و اهمیت مقوله فرهنگ و عناصر هویت بومی در توسعه از الزامات ساخت یک اقتصاد ملی از منظر نظریه پردازان کتب تاریخی آلمان می باشد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که الگوی آزادسازی تجاری و بازارگرایی صرف و مطلق به هیچ وجه برای این مرحله از توسعه اقتصادی ایران کارساز نیست و باید برای حمایت از تولید ملی از مکاتبی چون مکتب تاریخی المان الهام گرفت.

کلیدواژه ها:

مکتب تارخی المان ، اقتصاد ملی ، تولید ملی ، بازارگرایی