از مخاطب راوی تا مخاطب روایت با تاملی در روایت های داستانی شاهنامه

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 415

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPLL-22-77_009

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

نظریه پردازان روایت، با تفکیک میان روایت های داستانی کلاسیک و مدرن، براین باورند که روایات داستانی کلاسیک، غالب بر ویژگی هایی چون مولف محوری، تک ارزشی و تک ساحتی بودن معنا، پایان بسته و غیره استوارند و در مقابل، روایت های داستانی مدرن مولفه هایی چون مخاطب محوری، پایان بازی چندساحتی بودن معنا و غیره را در بطن خود می پرورند. اگرچه ظاهر بلاغت کلاسیک برپایه اعتقاد سنتی به معنی قطعی کلام بنا نهاده شده بود و هدف نهایی خوانش متن، وصول به معنی و مقصود مولف قلمداد می شد، این داوری با نگاهی به شاهکارهای ادبی کلاسیک سخت مناقشه آمیز می نماید. شاهنامه فردوسی از آن جمله است؛ چرا که فردوسی با بهره گیری از عناصر اسطوره ای و رمزی که اساسا در بلاغت کلاسیک جایی نداشتند، ضمن آنکه از تصلب چهارگانه عناصر بیانی حاکم فراتر می رود، به مخاطب هشدار می دهد که در مواجهه با داستان های اساطیری خود را مخاطب راوی و پوسته ظاهری روایات داستانی نبیند، بلکه مخاطب را تا مخاطب روایت بر می کشد و با گنجاندن عناصر اسطوره ای و رمزی متنی باز و گشوده در برابر دیدگان خوانندگان می گشاید و امکان تاویل های متکثر را فراهم می آورد. بنابراین، نه تنها خودش به تاویل پارهای از این داستان ها می پردازد، بلکه پس از او نیز عارفان و فیلسوفان و شاعران بسیاری تا دوره معاصر به این دسته از داستان ها رویکرد تاویلی داشته اند. این مقاله طرح و شرح این ماجرا خواهد بود

کلیدواژه ها:

شاهنامه ، درون مایه اسطوره ای ، مخاطب راوی ، مخاطب روایت

نویسندگان

غلامعلی فلاح

دانشیار دانشگاه خاتون

فرزاد بالو

استادیار دانشگاه مازندران