تحلیل و واکاوی عناصر فانتزی در داستان حسن بصری و نورالسنا

فانتزی و فرآیندهای آن در ادبیات یکی از مباحث نو قابل بررسی در گستره ادبیات فارسی به خصوص آثاری است که در ارتباط تنگاتنگ با اسطوره ها و داستانهای تخیلی قرار دارند. ژانر فانتزی گونه ای التقاطی و فراگیر است که خود از گونه های دیگری چون داستان پری وار، افسانه ها، اسطوره ها، داستانهای عاشقانه و ماجراجویانه، داستان های اسرارآمیز، رمان هولناک گوتیک و سایر گونه های دیگر نشات میگیرد. هزار و یک شب یکی از آثار کهن و کلاسیک است که نیمی از داستانهای آن در ردیف فانتزی قرار می گیرند. این کتاب در جهان بسیار شناخته شده و در ادبیات منثور ما از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از داستانهای بلند و مهم این کتاب، داستان حسن بصری و نورالسنا است که قابلیت بررسی از منظر فانتزی را دارد. این یکی از داستانهای بلند هزار و یک شب است. در این مقاله پس از مروری بر تعریف فانتزی و ویژگی های آن، به معرفی کتاب هزار و یک شب و داستان حسن بصری پرداخته ایم. سپس با مطالعه ی داستان به کشف و دسته بندی عناصر فانتزی موجود در داستان مبادرت نموده ایم. یافته نهایی این پژوهش بدین قرار است که این داستان دارای فانتزیهای صفر، فانتاسیک واقعی، پریان، جادو، عاشقانه و رمان است.

کلیدواژه ها:

فانتزی ، ادبیات کودک و نوجوان ، هزار و یک شب ، حسن بصری