بررسی تطبیقی فلسفه اصالت بشر و برخی مباحث وجودی از دیدگاه مولانا و سارتر

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 789

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCNRPL09_052

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

غزلیات در قرن بیستم ژان پل سارتر به بررسی ماهیت و وجود انسان تحت عنوان فلسفه اصالت وجود پرداخت. مولوی عارف بزگ قرن هفتم نیز در آثار خود مسایل وجودی انسان را مطرح کرده است. در این مقاله با بررسی مقایسه ای چند غزل ازغزلیات شمس و فلسفه ی اصالت بشر سارتر، به تطبیق جایگاه انسان در عرفان مولانا و فلسفهی اصالت بشر (اگزیستانسیالیسم) سارتر پرداخته ایم. پس از تحلیل و بررسی دیدگاه های مولوی و سارتر در مورد جایگاه انسان در آفرینش وهمچنین بررسی ماهیت و وجود انسان، به این نتیجه رسیده ایم که دیدگاه مولوی در دیوان شمس از جهاتی چون تقدم وجود بر ماهیت (این که انسان خود را میسازد) و آزادی و اختیار انسان در انتخاب ماهیت خود با دیدگاه سارتر مشابه بوده اما از نظر جاودانگی و ازلی بودن روح انسان با نظر سارتر متفاوت است. مولانا انسان را ازلی و ابدی میداند اما سارتر انسان را موجود پرتاب شده ای میداند که با مرگ به پایان میرسد.

نویسندگان

حسین شیرخانی

استادیار، دانشگاه ولایت