استعاره مفهومی روزگار در نفثه المصدور زیدری نسوی براساس نظریه زبانشناسی شناختی

در مباحث زبانشناسی شناختی، استعاره عنصری تنها زبانی و واژگانی نیست، بلکه فرایندهای تفکر انسان همگی استعاریاند وهر متن غیرادبی نیز می تواند دارای استعاره های متعدد باشد که با عنوان استعاره های مفهومی شناخته می شوند. نفثه المصدوراثری است از شهاب الدین محمد زیدری نسوی که در زمان حمله لشکریان مغول به ایران به منظور شرح سرگذشت خود و حوادث و اتفاقات این برهه تاریخی، با نثری مصنوع نوشته است. در این پژوهش مشخص شده است که استعاره مفهومی روزگار در ذهن و زبان زیدری نسوی موضوعی برجسته و قابل ردیابی است و در نگاشتهای کلیی این استعاره، روزگار موجودی است که سبب ایجاد مشکل، بلا، فتنه و سختی است و همچنین شایسته اعتماد نبوده ثبات و پایداری ندارد.